خدا بزرگه!

خدا بزرگه!

حتی در دلتنگی ها اتفاقا خدا در آن لحظه ها بیشتر کنار ماست ناز می کند می پرستم چون ترا و دوست می داری مرا
خدا بزرگه!

خدا بزرگه!

حتی در دلتنگی ها اتفاقا خدا در آن لحظه ها بیشتر کنار ماست ناز می کند می پرستم چون ترا و دوست می داری مرا

وای ببین کی اومده تو دنیا!!!


یک بار از کنار دریا عبور کردی

یک عمر امواجش برای شستن جای پایت می آیند و میروند

از کیه پاهاتو نشستی؟!تصاویر جدید زیباسازی وبلاگ , سایت پیچک » بخش تصاویر زیباسازی » سری پنجم www.pichak.net کلیک کنید


اگه یه روزی من یاد گرفتم چایی دم کنم

ای روزگار... توام یاد میگیری جورابات رو خودت بشوری

که مجبور نشیم وقتی میای توی خونه از ماسک استفاده کنیمشکلک های شباهنگShabahang

آره عزیزم تو... چشماتو اندازه نعلبکی نکن و نگو:مـــــن؟؟؟

یادته میگفتی اگه ازدواج کنی وقتی بیای خونۀ باباینا اولین حرفی که به شوهرت میزنم اینه: عاقا خانومت یه عیب بزرگ داره؛اونم بلد نیس چایی دم کنه

حالا باز خوبه تو اونوخت که کار از کار گذشته و پشیمونی سودی نداره بهش میگی

اما من شکلک های شباهنگShabahang میذارم درست همون شبی که میریم خواستگاری، به عروس خانوم میگم ببخشین عزیزم این داداش ما یه عیبی داره اونم اینه که جوراباش مث بمبهای شیمیایی صدام جون آدمو میگیرهتصاویر جدید زیباسازی وبلاگ , سایت پیچک » بخش تصاویر زیباسازی » سری پنجم www.pichak.net کلیک کنید

قربونت برم من... همه اش شوخی بود تا شب تولدت همگی دورهمی کمی بخندیم


داداشم...

عشق...

امید...

زندگی...

نفس...

ته تغاری...

تولدت مبارک

دوستت دارمهوارتا


پی نوشت عادت:سئوال خوبی پرسیدی

پی نوشت 2:در مورد پی نوشت بالایی هیچی نگم بهتره تا خودش بیاد و توضیح بده براتون

تولد دختر باران

  

در میان باور همه که کوچه های عشق خالی از تک درخت های عاشق است،  

من درختی یافته ام که هر روز بر روی پیکره اش مشق عشق با نوک مهر می زنم،  

در میان باور همه که می گویند اگر از عشق بگویی سکوتی مبهم تو را قورت خواهد داد، ولی من با فریاد عشق در میان این کوچه باغ پر هیاهو فریاد زدم، فریاد زدم  

که دوستت دارم ای ستاره همیشه مهتابی من،  

چرا که در این کوچه ها تنها پروانه ها قدم می گذارند که رقص شاپرکها را به وادی عشق تنها به عشق هایی مثل تو تقدیم کنند. و به راستی که عجب رنگارنگ شدن از طبیعت عشق قشنگ است... 

یاران قطره قطره بر شیشه اتاق تنهایی ام می کوبد و من یاد دختر باران می افتم یاد مهربانی اش صبوری اش یاد اندیشه های ژرفش 

چقدر دلم برایت تنگ شده عزیزدلم 

و من با دلی آکنده از غم دوری ات اینجا فقط می توانم بگویم: 

تولدت مبارک دختر صبور و مهربان باران


پ.ن1:یاد اینروز واقعا بخیر 

پ.ن2:تولد دختر عموی نازنینم نادیای گلم رو هم بهش تبریک میگم فدای چشمای مهربونت خانومم مرسی که این چند ماه همیشه کنارم بودی و نذاشتی دلتنگی و غصه از پا درم بیاره عاشقتم عزیزدل

چشمهای تو

 

 

من در آنسوی ابعاد زمان 

برای چشمهای تو می سرایم 

که شبی نجیب 

شراره نگاهت 

تمام هجوم تنهایی ام را به یغما برد 

و نجابت صدایت آنقدر سرخ بود 

که شقایق مجال شکفتن نداشت 

به اصالت سیب سوگند 

که ناب ترین طرح زلال باران تویی

مهربان فرینازم تولدت مبارک

شب تولد تو و دستان تهی من

 

 

میدانم که میدانی 

که دستانم خالیست 

اما تا دلت بخواهددلم پر است... 

پر است از مهربانی های بی مرز تو 

پر است از نگاه نادیده ات 

پر است از عشق پاکت... 

چقدر دلم میخوست امشب را کنار تو بودم 

شاید میتوانستم در کنار نگاه مهربانت به ان آرامشی که از دستانم رفته برسم 

آری داشتم میگفتم دستانم تهی است هیچ ندارم و نتوانم بگویم جز اینکه: 

تولدت مبارک خوشبوترین گل 

تولدت مبارک مهربانترین نرگسم

تولد شکوفه های بهاری توو یه روز سرد پاییزی

 

 

روز تولد تو 

ستاره ها آبی میشن 

پرنده ها شعر می خونن 

با گلا هم بازی می شن 

روز تولد تو 

زمین پراز شادی می شه 

ستاره ها نور می پاشن 

رودخونه مهتابی می شه 

روزتولد تو 

میام کنارت می شینم 

از گلشن پاک چشات 

سبد سبد گل می چینم

روز تولد تو 

پرنده ها جون می گیرن 

از قفس آزاد می شن و 

با نگات آروم می گیرن 

روزتولد تو 

درختچه ها گل می کنن 

واسه گذشتن از چشات 

برگاشونو پل می کنن 

روز تولد تو 

خیابونا خاکی می شن 

چشات رو آینه ی دلم 

می مونن‌ حکاکی می شن 

روز تولد تو 

پرستوها میان خونه 

تودنیا هیچکی مثل من 

قدر تورو نمی دونه 

روزتولد تو 

فرشته ها بال می گیرن 

اگه نمونی پیششون 

از دوریه تو می میرن 

روز تولد تو 

نسیم عاشقونه هاست 

تو نیستی و بدون تو 

دلم پراز بهونه هاست 

روز تولد تو 

پراز عشق و حرارت 

       می خوام بگم گل من:          

 تولدت مبارک 


پی نوشت دل: باورم نمیشه این نازدونه خانوم رفت توو دو سالگی... خدایا بزرگواریتو شکر... 

سلام به همه دوستای مهربون و عزیزم... دیشب بود به داداش حسینم میگفتم دلم برای بچه های مجازی یه دنیا تنگ شده اما چ کنم که ... بگذریم... خوبین؟ خوشین؟ چه خبرا؟؟؟... 

دارم میرم سفر... زادگاه هلینا... نه که قبلا زیاد میومدم نت حالا که برم سفر چه شود؟؟؟!!!! 

دعا کنین ت.. این سفر آرامشم رو بدست بیارم... شاید کمی دلم سامون گرفت و برگشتم پیشتون... دوستتون دارم ... فعلا یا علی