حب الحسین رشته تحصیلی شماست
دانشسرای عشق و جنون شهر کربلاست
در رشته حسین شناسی موفقید
موضوع بخث سینه زدن پای روضه هاست
تا روز حشر مدرکتان را نمی دهند
برگ قبولی همه در پوشه خداست
پایین کارنامه هر کس نوشته است
این مهر سرخ مهر شهنشاه کربلاست...
سکانس اول:شب اول محرم... هیئت... چشمهای به نم نشسته... بوی معطر و بهشتی گلاب... یا حسین حسین گفتنها... ابتدا از سر نیاز... و لحظاتی بعد از سر عشق و شور و دلدادگی... از سر ناز... و دستهایی که تا آسمان نیاز می شوند... ثانیه هایی بعد با ناز بر سینه ها (آستان مقدس حضرتش) فرود می آیند.
پی نویس عذرخواهی: مرا ببخشایید بر این نبودن... عذرم را پذیرا باشید بر این سکوت... بر این بیقراری دل... بر این بغض های نابهنگام... تا پایان گرفتن این انزوا خاموش خواهم بود... شاید به جای من لیالی ِ عزیزم که این شبها مهمان سرای واقعی و مجازی من شده است بنگارد.
پی نویس امانت:تا مرگ این سکوت،پایان گرفتن این انزوا،تا به بار نشستن گل های مریم... هوای لیالی ام را داشته باشید...اگر عمری بود باز خواهم گشت...
لیالیِ مریم را به شما و شما را به خدا سپرده ام
مخلص کلام اینکه:
قلب من در شهر چشمان شما جا مانده است
قدر یک شب از او نگهداری کنید...
آرامش بر دلت حکمفرما بشه ایشالا.
سلام
قسمت آخر چت بلوغ با دختر دانشجو را در سایت بلوغ راهی بسوی آسمان بخوانید
عنوانش هست “چرا حجاب اختیاری نیست”
خدا برایم کافیست مریم .. خدا .. برایم کافیست :)
یکی به من بگه اینجا چه خبره؟
مریم کجاس پس
شما بگین لیالی خانوم همه دروغگو شدن حتی بابا و عمو
شما بگین کجاس؟
رسیدن ماه محرمو بهت تبریک و تسلیت میگم
قالبتو عوض کردیا
این یه شب ینی چند وقت؟!
لیالی دیگه کیه مریم؟
بیا دیگه...
خیلی نیستیا
سلام
خوب که گوش کنی هنوز آوایی تلخ گوش خلقت را تسخیر کرده است آوایی غمگین که از گودی قتلگه به گوش میرسد.
آوایی محزونی که میگوید غریب مادر حسین...
کنگره عشق نیست منزل هر بوالهوس
طایر این آشیان جان حسین است وبس
لیالی قلابی، لطفا به مریم بگو برگرده
باز این چه شورش است که در خلق عالم است
باز این چه نوحه و چه عزا و چه ماتم است
باز این چه رستخیز عظیم است کز زمین
بی نفخ صور خاسته تا عرش اعظم است
ببخشین نگین خانوم
اشتباهی کامنتتون رو پاک کردم
شرمنده ام
اقا مقداد من دوست مریمم
نه قلابی ام نه هیچکس دیگه
اینجا چه خبره؟
خیلی عجیبه!
مطمئنی؟ الان یعنی و اما عشق هم دوست مریمه؟؟
شخصی می گوید به امام صادق (ع) گفتم : چه چیز در وصیت لقمان بود؟ فرمودند : اموری عجیب، و عجیب تر از همه این بود که " بترس از خدای عزوجل ، ترسی که اگر نیکی جن و انس را آورده باشی عذابت کند و امید به خدا داشته باش ، امیدی که اگر گناهان جن و انس را آورده باشی تو را رحم کند ."
سلام لیالی