خدا بزرگه!

خدا بزرگه!

حتی در دلتنگی ها اتفاقا خدا در آن لحظه ها بیشتر کنار ماست ناز می کند می پرستم چون ترا و دوست می داری مرا
خدا بزرگه!

خدا بزرگه!

حتی در دلتنگی ها اتفاقا خدا در آن لحظه ها بیشتر کنار ماست ناز می کند می پرستم چون ترا و دوست می داری مرا

آجرک الله یا بقیة الله



حرفی نداشت چشم ترم جز رثای تو
جاریست بین هر غزلم رد پای تو

هر سال فاطمیه دلم شور می زند
در کوچه های غربت و اشک و عزای تو

بگذار ما به جای تو خون گریه می کنیم
دیگر توان گریه نمانده برای تو

دیدم چقدر قلب تو بی صبر می شود
با شکوه های بی کسی مرتضای تو

اینقدر رو گرفتنت از من برای چیست
حالا دگر غریبه شده آشنای تو؟!

بانو کمی به حال حسینت نظاره کن
حرفی بزن که دق نکند مجتبای تو

برخیز و با نگاه ترت یا علی بگو
جان می دهد به قلب شکسته صدای تو

دیدم تو را که آرزوی مرگ می کنی
بانو بس است! کشته علی را دعای تو


پی نوشت درد:

بابا و حسیـن
و زینب
زانو بغل گرفته اند،
ذکر مصیبت مےخواند
حسـن اما ...!
بی خود از زهر نگویید،
جگرِ حسـن را
صدایِ سیلی
پاره پاره کرد!



پی گله نوشت:میدونم نه اینجا جای گله است نه زمان زمان درددل، اما چ کنم که درد تا اعماق قلبم را سوزانده و آرامش را گرفته از این روزهایم؛ روز دوشنیه چهارده فروردین یه دوست عزیزی [که خودش نمیدونه چقدر برام عزیز و محترمه...] بعد از چهارده روز به صورت خصوصی کامنت تبریک عید و تولد گذاشت، چقدر از بودنش و حضورش خوشحال شدم؛ اما چ عیدی ... چ تولدی!... چ تبریکی!... بعد از گفتن کلی حرف و طعنه و نیش و کنایه ... آخرشم نوشت تبریک تولد منو می پذیری؟ اینا هیچ کدوم دلمو به درد نیاورد، اصلا همۀ اینا به کنار... وقی نوشته بود تظاهر به مذهب می کنم تا اعماق قلبم رو آتیش زد و دلم رو شکست، وقتی اسمشو دیدم کلی خوشحال شدم اما وقتی متن نامه شو خووندم ...به اینجاش که رسیدم: "که میدونی گروه خونی من با تو و نوع بعضی از نوشته هات و گاه عاشق شدنت و گاه تظاهرت به مذهب و اینکه کیو دوست داری و اینکه و ... ممکنه یکی  نباشه"
این دومین باره که اینجوری دلمو می شکونه و اشکمو درآورده گریه ام گرفته بود و باز جای شکرش باقیه که هیشکی خونه نبود ... حالا میخوام شما به من بگین تظاهر به مذهب یعنی چی؟! من کی تظاهر به مذهبی بودن کردم؟! مگه من همیشه نمی گم که منِ نالایق چایریز و کفش جفت کُن هیئتمون هستم؟ مگه من همیشه نمی گم خاک زیر پای گریه کنای بچه های هیئتمون هستم؟ مگه من همیشه نمیگم که من کنیزِ روسیاه و نالایق درگاه اهل بیت هستم بلکه م خاک زیر پای کنیزای اهل بیتم؟!من کی تظاهر کردم که مذهبی ام؟!تظار به مذهب یعنی ظاهراً خودتو مذهبی نشون دادی و در باطنــ... ای داد برمن... ای وای بر من... چی بگم که چقدر راحت دل می شکونن، چقدر راحت اشک به چشم میارن، چی بگم دیگه ... نه ... بهتره بگم دستت درد نکنه که باعث شدی دلم بشکنه و بخدام نزدیکتر بشم ... مدتها بود اینجوری با خدا درددل نکرده بود ... ممنونم ازت... و هیچ ناراحتی تو دلم نسبت به تو ندارمــ

نظرات 22 + ارسال نظر
سایه چهارشنبه 16 فروردین‌ماه سال 1391 ساعت 11:32 ق.ظ http://shadowplay.blogsky.com/

دلت به این راحتی نشکنه خانومی ...
اون دوست نظرش و گفته !.. این فضای مجازی به گونه ایست که خود به خود انسانها با افکار متفاوت از هم دور می شه . چون محل به اشتراک گذاردن افکار و احساسات همین جاست !!

درد دل با خدا !!..بهترین کار و کردی عزیز

دلنازک شدم اینروزا مامان سایه جونم
میدونم . خودشو نظرش برام خیلی خیلی عزیز هستن
اما کاش کمی مهربونتر و کمی آرومتر
عجیبه که توو درددلم با خدا براش دعا کردم و خدا غصه هاشو برداره و به زودی زود آرامش بیاد توو دلشــ...
فدای مهربونیتون بانو

مریم چهارشنبه 16 فروردین‌ماه سال 1391 ساعت 11:59 ق.ظ

آه... مادر
گل حیدر غنچه داشت آی میخ
نامرد ها رحم ندارند
کجا دیده ای غنچه ای تاب بیاورد
فشار مسمار را...
تسلیت

آه ... مادر
شهادت مادر افسانه نیست
تسلیت

ستایش چهارشنبه 16 فروردین‌ماه سال 1391 ساعت 12:17 ب.ظ http://nobodylovesme.blogsky.com

وبلاگ زیبایی داری


ایام فاطمیه تسلیت باد

ممنونم ستاش جان
بر شما هم تسلیت باد
التماس دعا

*ღ* بــ ـهــ ــار *ღ* چهارشنبه 16 فروردین‌ماه سال 1391 ساعت 02:10 ب.ظ http://www.gole-hamishe-bahar.blogsky.com

سلام مریم جان
ایام فاطمیه رو بهت تسلیت میگم عزیزم...

در مورد پی نوشتت هم باید بگم هر کی هست خودش اونقدر به خدا نزدیک نیست که تفاوت یه حس ظاهری و یه حس قلبی رو بفهمه...

کسی که باید قلبی بودن احساست رو درک کنه خودِ خداست که میدونم و مطمئنم عنایتش متوجه حالِ تو هست...
و میدونه که اینا ظاهری نیست...

بقیه همه حاشیه ان عزیزم...
کسی که باید بفهمه فهمیده...
به روی حرفای پوچِ بقیه فقط لبخند بزنو واسشون دعا کن که بتونن یه حسِ قلبی رزو تجربه کنن...
و بعد ها از گفته های خودشون پشیمون بشن...

امیدوارم دیگه ناراحت نباشی خانومی...
غصه نخور...

سلام بهار خانمی
ممنونم بر شما هم تسلیت عزیزدل
من از اینکه گفته مذهبی نیستم ناراحت نیستم از اینکه دلمو شکسته ناراحتم، اون برای من خیلی عزیز و محترمه
ولی راحت دلمو شکوند راست میگه خوب من مذهبی نیستم منِ روسیاه کجا و مذهبی بودن کجا؟ اما کاش فقط کمی آروم و با احتیاط تر دلمو می شکوند
ناراحتیِ من زیادش یه ساعت طول می کشه
فدای تو خانم گل

*ღ* بــ ـهــ ــار *ღ* چهارشنبه 16 فروردین‌ماه سال 1391 ساعت 02:12 ب.ظ http://www.gole-hamishe-bahar.blogsky.com

منم چند وقت پیش کسی بود که همچین حرفایی رو بهم زد...ولی سعی کردم از کنارش بگذرم

از کنار این جور حرفا گذشتن سخته بهار جونم
اما باید بگذریم و آروم باشیم
مگه چاره ای دیگه هست؟

سید حسام چهارشنبه 16 فروردین‌ماه سال 1391 ساعت 04:28 ب.ظ http://astanevasl.blogsky.com

شرط پیمبری به پسر داشتن که نیست

مردی پیمبر است که زهراست دخترش


خدارو شکرکه مادرمونغریب نیست...

سلام سید
جز تسلیت و التماس دعا چه دارم که بگویم
دعا کنید برادرم
برای ظهور و سلامتی آقا

فریناز چهارشنبه 16 فروردین‌ماه سال 1391 ساعت 07:16 ب.ظ

خب بهش بگو دوست نداری نیا اینجا! دیگه نامه گذاشتنش چی بوده!

اهمیت نده مریمی
حیف اشکات نیست الکی بریزن بانو؟

کاش یاد بگیریم به ظاهر حکم نکنیمو زود قضاوت نکنیم

دلت آروم باشه مریمی خودم

سلام نازنینم
من گفتم از بودنش به قدری خوشحال شدم که تموم ناراحتیام یهو محو شد تو میگی بگو نیاد؟! دلم میاد بگم نیا؟
اهمیت ندم که نمیشه فقط ناراحتم که باورم نداره همین
آی گفتی فریناز! کاش زود قضاوت نکنیم کاش
قربونت برم چشم حالا دیگه تو رو دیدم آروم شدم عزیزدل

مادمازل شرور چهارشنبه 16 فروردین‌ماه سال 1391 ساعت 08:24 ب.ظ http://madmazelsharur.blogfa.com

مریم جان خودتو ناراحت نکن
این روزا دل شکستن عادی شد واسه بعضیا. شاید منظوری نداشته باشن از اون حرف و فقط هدفشون ازار دادن باشه
زیاد توجه نکن. همین مهمه که خدا خودش از دلت خبر داره و قضاوت بقیه رو دقت نکن
از این چیزا زیاد پیش میاد حتی واسه من اونقدر پیش اومدهههه ولی باید بیخیال شد و دل داد فقط به خدا تا خودش قضاوت کنه

سلام مهربان خانمی
آزار دادن هم یه هدف میشه براشون دیگه
اما چجور دلش اومد دلمو بشکنه؟! منی که چقدر دوسش دارم و برام عزیزه
منِ روسیاه که همیشه شرمنده خدا هستم ولی چ کنم که از قضاوت عجولانه اون دوستم ناراحتم
برام دعا کن ماه قشنگم تا دلم آروم بگیره باشه؟

*ღ* بــ ـهــ ــار *ღ* چهارشنبه 16 فروردین‌ماه سال 1391 ساعت 10:27 ب.ظ http://www.gole-hamishe-bahar.blogsky.com

بهار می ترواد از نگاهت
مرا به شکوفه ها مهمان کن

جوجه اردک زشت چهارشنبه 16 فروردین‌ماه سال 1391 ساعت 10:38 ب.ظ http://www.dardarik.blogfa.com

سلام
متهم شدن به بی دینی و ادا اصول درآوردن نشانه خوبیست منصور حلاج...میثم تمار...ابوذر غفاری...هم به همین جرم متهم شدن
جهان زمانی گالیله را اعدام کرد اما پایمردی اش اثبات شد
صداقت رمز جاودانگیست هرکس با اعمال خودش سنجیده می شود وقتی با دل وجان عاشق هستی پس...گر جگر شیر نداری سفر عشق مکن

چرا گروهی گمان می کنند اهل ایمان باید مدام بر سجده باشند وحق ندارند عاشقی شان حتی زمینی را فریاد کنند عشق مولایمان به حضرت زهرا.س. زبانزد است
بهشت یار سهم کسانیست که در راه حق شهید می شوند وشهید یعنی آگاهی ...کسی که راه حق را از روی آگاهی انتخاب می کند
صدر اسلام مصداق خوبیه رجوع کنید...

سلام بردار اندیشه و مهربانی ام
من کی می توانم منصور ... میثم ... ابوذر ... باشم؟
من که روسیاهی تمام دارای ام هست
و عشق...این سرمایه جاودان من است
گفته ام و باز هم می گویم... من ثروتمندترین آدم روی زمینم
زیرا محب ژیامبر و اهل بیت ژیامبر هستم
تمام دارایی من همین عشقم به اهل بیت است

چرا گروهی گمان می کنند اهل ایمان باید مدام بر سجده باشند وحق ندارند عاشقی شان حتی زمینی را فریاد کنند عشق مولایمان به حضرت زهرا.س. زبانزد است» حرف دل من هم همین است برادرم
براستی چرا عده ای به خود چنین اجازه ای بدهند که پیش داوری کنند و درباره هرکس هرجور دلشان می خواهند قضاوت کنند؟آیا کسی که عشقی زمینی در دل دارد نمی تواند عاشق اهل بیت نیز باشد؟
دلم آرام شد مهربانم با این حرفهایتان
سپاسگزارم

[ بدون نام ] پنج‌شنبه 17 فروردین‌ماه سال 1391 ساعت 02:00 ق.ظ

شرار غم ز وجودم زبانه می گیرد
ز گریه مرغ دلم آب و دانه می گیرد
دلم به یاد مدینه بهانه می گیرد

سلام مریم عمه بالای خانه ات چه زیبا نوشته ایی خدا برایت کافی است .اوست که به دل مریم همی نگرد.

بانو کمی به حال حسینت نظاره کن
حرفی بزن که دق نکند مجتبای تو
(به این بیت دخیل می بندم)




9

روز و شب گویم به صد شور و نوا
تا رسد این گفته بر عرش خدا
کاش از قلبم به قلبش راه داشت
کاش زهرا هم زیارتگاه داشت

سلام عمه جونم
بله خدا برایم کافیست
برای منم دعا کنین عمه جونم
الهی فداتون بشم مهربونم

فرداد پنج‌شنبه 17 فروردین‌ماه سال 1391 ساعت 09:53 ق.ظ

سلام دایی جان
تسلیت این ایام که غمش رو تاریخ هم هنوز نتوانسته درک کنه...
دعا در این روزا حرمت خاصی داره.
....
گل مریمی هرکسی می تونه نظر خودش رو داشته باشه...همه نباید مثل ما فکر کنن.وقتی کسی اینقدر صریح نظرش رو به تو میگه بهتره که راحتتر بهش گوش کرد...آدمهایی که دو رو نباشن قابل اطمینان ترند...
درست یا غلط گفتنش رو کاری ندارم....مهم برخورد تو با این موضوعه.
قوی باش چرا که دنیا حالا حالا ها باهات کار داره.

سلام دایی فردادم
آه که شهادت مادر افسانه نیست
ناموس خدا بود فاطمه هتک حرمت شد به حریم فاطمه

در حریم فاطمیه مرغ دل پر میزند
ناله از مظلومی زهرای اطهر میزند
....
اتفاقاْ خودش هم همینو گفته بود:(که برام مهم بود که رک بهت نظرمو بگم تا بدونی بقیه چه جوری ممکنه قضاوت کنن هر چند که به روت نیارن ... ولی اینو بدون. کسی که عیبت رو بهت میگه بسیار بیشتر از سایرین برات ارزش و احترام قائله و به بهبودت دل بسته !!! یعنی بیشتر از دیگران بهت اهمیت میده.پس نیتش شر نیست. خیره !!!)
بخاطر همینه که میگم برام محترمه و عزیزه
من از شنیدن نصیحت و اینکه کسی بهم عیبهامو بگه ناراحت نیستم و همیشه در حال نگاه کردن و کنجکاوی هستم تا ببینم چی میشه یاد گرفت از دیگران حتی کسی که از خودم کوچیکتره حرف من اینه که میشد با ملایمت وکمی مهربونی حرفشو بگه ... درست نمی گم دایی؟

خاطره پنج‌شنبه 17 فروردین‌ماه سال 1391 ساعت 02:48 ب.ظ

زمانی که مرامی ازارند سعی میکنم روح خودرا به قدری بالاببرم که ازارواذیت به من نرسد(گانت)
باورکنیم که هرچقدردوستانمان خوب وصمیمی باشند هرازگاهی باعث ناراحتی ماخواهند شد واین برمیگرددبه طرز تفکرمتفاوت ماادمها
ناراحت شدنت طبیعیه اما سعی کن دلت نشکنه مریم گلی
سلام.ایام فاطمیه تسلیت التماس دعا

سلام خاطره جان!
طرز تفکرها متفاوتند درسته اما با ملایمت بیشتری می ونیم این تفاوتها رو تذکر بدیم نیست عزیزم؟
ولی وقتی با نامهربونی بهت تذکر بدن خب دلت می شکنه دیگه
مگه نه؟
بر تو هم تسلیت عزیز

محمدرضا پنج‌شنبه 17 فروردین‌ماه سال 1391 ساعت 03:07 ب.ظ http://mamreza.blogsky.com

سلام
من همیشه سعی کردم از نظرات دیگران حتی نظرات منفی هم برداشت مثبت کنم.به عنوان مثال برای این موضوع که برای شما پیش اومده احتمال میدم که شاید ایشون منظورشون اونی نبوده که شما برداشت کردید.
اما هنر بچه هیئتی ها اینه که سعی کنن توی سختی ها مثل حضرت زینب(س)صبور باشن.

سلام
اینم جرفیه واللا
ولی خب من کمی دلنازکم و گاهی زود ناراحت میشم همین
میدونم دقییقا منظورش خیر بوده اما خب کاش با کمی ملاطفت نظرشو می گفت
صبر... اما من نوعی کجا و صبر زینبی کجا؟

لیدوما پنج‌شنبه 17 فروردین‌ماه سال 1391 ساعت 05:02 ب.ظ http://azda.mihanblog.com

سلام
اونوقت ایشون چه جوری تشخیص داده که تو تظاهر میکنی ؟!مگه از تو دل ادما خبر داره؟!! خودتو بخاطر این حرفا اذیت نکن..کسی که به راحتی در مورد بقیه قضاوت می کنه خیلی راحت مورد قضاوت بقیه قرار می گیره...حیف نیست اشکاتو واسه این چیزا هدر می دی؟!
در ضمن خوشحال شدم که پیشم اومدی

سلام لیدومای عزیز
خوش اومدی
خودش که گفته از رو نوشته هات فهمیدم متظاهری و تظاهر می کنی
خب چیکار کنم منم حساااااااااااااس زود گریه ام میگیره
منم خوشحالم که هستی
میای دوباره اینجا؟

ثنائی فر پنج‌شنبه 17 فروردین‌ماه سال 1391 ساعت 05:30 ب.ظ

سلام مریم گلی مهربان ببخشید دیر خدمت رسیدم
حال و احوال دلت رو به راه است
آری هست که هست

سلاااااااااااااااام
وای ببین کی اومده اینجا
قربونت برم عزیز دلم
الان که شما رو دیدم خوبه خوبم
وای دیگه داشتم به نامه نوشتن روی می آوردم بلکه ام بیاین که اومدین
خیلی خیلی خوشحالم مهربونم بخدا دلم آشوب بود که با دیدن اسمتون آروم آروم شدم

میرزائی جمعه 18 فروردین‌ماه سال 1391 ساعت 11:28 ق.ظ http://abasaleh.mahdiblog.com

که گمان میکرد که با بودن من فاطمه ام///سرو کارش به شب و غسل و کفن می افتد
ایام شهادت حضرت زهرا تسلیت باد

مادر سیر شده بود از دنیا،
و الّا
تمام ِ خانواده
مستجاب الدعوه بودند!

پی نوشت:
روے گلے کـ خار ندارد،
راحت مےشود
پا گذاشت!

بر شما هم تسلیت سید
التماس دعا

صادق جمعه 18 فروردین‌ماه سال 1391 ساعت 11:42 ق.ظ http://http://ashkehghalam3.javanblog.com/

سلام مریم خانم

تماس با معصومین و خدای یگانه تنها ارتباطهایست که هیچ وقت از دسترس خارج نیست ؛خوشا به سعادت آنهایی که همیشه با آنها در ارتباط هستند
شعر زیباست به دل میشینه

دل خورشید محک داشت؟ نداشت!
یا به او آینه شک داشت؟ نداشت!
آسمانی که فلک می بخشید
احتیاجی به فدک داشت؟ نداشت!
غیر دیوار و در و آوارش ،
شانه ی وحی کمک داشت؟ نداشت!
مردم شهر به هم می گفتند
در این خانه ترک داشت؟ نداشت!
شب شد و آینه ی ماه شکست!
دست این مرد نمک داشت؟ نداشت!
تو بپرس از دل پرخون غمت!
چهره ی یاس کتک داشت؟
نداشت! نداشت! نداشت
التماس دعا
یا مادر سادات مددی

شب های نقره ای جمعه 18 فروردین‌ماه سال 1391 ساعت 11:47 ب.ظ http://silvernights.blogsky.com/

من هم این ایام رو بهتون تسلیت می گم
التماس دعا مریم گلی

بر شما هم تسلیت عزیزدل
محتاجیم به دعا
شما هم برای من دعا کن

مشتاق شنبه 19 فروردین‌ماه سال 1391 ساعت 08:19 ق.ظ

..دستت درد نکنه که باعث شدی دلم بشکنه و بخدام نزدیکتر بشم..
سلام
این جمله نوشته تون خیلی مهمه.. بقیه چیزا رو بی خیال بشین!
رابطه با خدا و اهل بیت یک ارتباط قلبی است که هیچکس ازش خبر نداره.. نه به به کردن من میتونه کمکی به اون بکنه.. نه اه اه کردن دیگری میتونه بهش ضرر بزنه..
اما مهم اینه که یه جمله کسی باعث بشه دل ادم بشکنه.. و میدونید خدا به دلهای شکسته نزدیکتره!

سلام استاد
بله دل شکسته خدا توش جا داره
اما مرهمش چیه یا کیه؟
همون خدا؟
پس چرا منو تنها گذاشته ؟

امید شنبه 19 فروردین‌ماه سال 1391 ساعت 08:34 ب.ظ http://garmak.blogsky.com/

تسلیت میگم

بانو فاطمه خیلی ارادتمند دارد
خوشا به حالش
و خوشا به حال دوستدارنش که از شفاعتش بهره خواهند برد

من هم به شما این ایام رو تسلیت میگم
اللهم ارزقنا شفاعة الفاطمة الزهرا فی یوم القیامت

مشتاق یکشنبه 20 فروردین‌ماه سال 1391 ساعت 11:09 ق.ظ

سلام
آره.. مثل اینکه دقت نکردید!مگه نمیگین خدا توشه!خب دیگه ..مرهم هم خودشه..کجا تنهاتون گذاشته..؟؟خودش همراهتونه!!دیگه چی میخواین؟

سلام استاد
ای وای خدا... دلم برای خودم تنگ شده استاد
مدتها بود خدا رو اینجوری صدا نکرده بودم
حالا دیگه آرومم
خیلی هم آروم

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد