باورم نمیشود هنوز که تو نباشی... چه برسد به اینکه چهل روز هم گذشته باشد
باورم نمیشود که وقتی به سرای پُرمهرت می آمدم پاسخم میدادی به مهربانی
و اکنون نیستی که من بخواهم با تو از دلِ غزلهایت سخنی بنویسم
و هیچگاه بعد از رفتنت دلم تاب نیاورد بیایم به سرایت
هیچگاه دلم تاب نیاورد بیام و مهربانی ات را صدا کنم و جوابی نشنوم
چهل روز از رفتنت گذشته پدر مهربان غزلهای خراسانی
یادت گرامی روحت قرین رحمت الهی