این عکس مرا کُشت... نفس گرفت از ریه هایم... نابودم کرد... این عکس...
قرارم بود پروژۀ پایان نامه ام کودکان خیابانی باشد اما بنا به دلایلی (مشاوره) منتفی شد و همینطوری موضوعی را سر هم کردم و پایان نامه ام ارائه و دفاع شد و نمرۀ A گرفت و رفت پی کارش...
آنقدر دلم میخواست برای کودکان خیابانی پروژه بنویسم که قرار گذاشته بودم بر تحقیق میدانی... با خودم گفتم میروم و چند ماهی را با انها زندگی میکنم... با انها غذا میخورم... با آنها گل میفروشم... مهم تر از همه با آنها نفس میکشم... اما نشد که بشود... نه بابا راضی بود نه مشاوره... میگفت کارشناسی ارزشش را ندارد اینگونه خودت را به آبو آتیش بزنی... اما او نمیدانست نه برای پروژه ام... نه برای نمره... نه برای رقابت... بلکه برای دل کوچک کودکانی که این حقشان نبود... الان آنها باید توی کلاس درس به جای شاخه های گل مداد در دستشان بود... اما چه سود... چه فایده... به قول مقداد خدا به داد مسئولان در روز محشر برسد... پُرم از بغض و اشک و فریاد...
گیرم که هزاران هزار جفت دستکش و کفش هم برایشان بافتیم و خریدیم... لباس نمی خواهند؟؟؟... غذا نمی خورند؟؟؟... مدرسه نباید بروند؟؟؟... تو چه میدانی شاید استعدادهایشان اگر شکوفا شود... اگر قد بکشند... آیندۀ کشورمان را بسازند
کاش کسی جوابگو باشد...
پی نوشت حساب:این پیامک دیشب دلم را زیر و رو کرد:
ای کاش... وقتی خدا در کافه محشر بگوید چه داشتی؟
حسین <ع> سر بلند کندو بگوید: حساب شد... مهمان من است...
هست
نمیشه کاریش کرد
عدالت تقسیم دو سیب میان دونفر نیست عدالت رساندن دونفر به یک جایگاه است
نظام سرمایه داری جهان نظام جنگل است...
...
دلم گرفت
هست...
اما میشه کاری کرد... همین خودم برا تحقیقات که رفتم فهمیدم میشه لاقل شرایط تحصیلشون رو فراهم کرد...
عدالت؟؟؟ چرا وقتی این واژه به چشمهای من میخورد یاد مولا علی می افتم؟؟؟
...
دلتون شاد
سلاام مریم جوون...
متاسفانه درد جامعه یکی و دوتا نیست!...کودکان خیابانی، زنان فاقد سرپرست و زنان کار و سرپرست خانواده های چندین نفره، معتادینی ک فکری ب حال شون نمیشه، فرزندان طلاق و ...
فقط باید امید ب خدا داشت شاید انشاا...فرجی بشه...
سلام مینای عزیز
میدونم دردها زیادن... اما گاهی با اولویت بندی میشه براشون کاری کرد...
آره... جز توکل و امید به خدا چه میشه کرد؟؟؟
ریشه یابی ...مهمه امّا یه بدی که ما داریم اینه که توقع از خودمون نداریم ...ما چیکار می تونیم بکنیم ...تا حالا ما از تمام توانمون استفاده کردیم؟؟ برای حل این موضوع . در محیط کوچک خودمون .
شهرهای کوچکتر راحتر میشه دنبالش بود ...یه کم تو شهر های بزرگ ...باند مافیا و اینا دارند سخت ترِ.
مثلا یکی از دوستان من ....با کمک چند خیّر و کمی توان خودش یه خیریه راه انداخت ...تا حالا استعدادهای زیادی کشف شدن اونجا .
خیلی راه داره ...
سلام مریم جان
سلام عمه
اتفاقاً سر همین موضوع کلی اذیت شدم که چرا کاری ازم برنمیاد
فقط تونستم چنتاییشون رو به بابا و یکی دوتا از دوستاش معرفی کنم
متاسفانه تعدادشون هم اونقدر زیاد هست که نمی دونی به کدومشون برسی؟؟؟
خوش به حال دوستتون و خودِ شما که میدونم دستی در اینجور کارا دارین
نمیدونم چی بگم . توی این روزهایی که گلو همکیپ شده از یه بغض بزرگ و گلو گیر ، دیدن این عکس برای تر کردن چشک زیادی حرف برای گفتن داشت .
لازم نیست چیزی گفته بشه
گاهی یه بغض
چن قطره اشک
دلی که شکسته میشه
یه دنیا حرف با خودش داره
ممنونم از لطفتون
...
هوا بس ناجوانمردانه سرد است
دمت گرم و سرت خوش باد...
متأسفانه تو این دنیا کسی جوابگو نیست، همه به فکر جیب و شکم خودشون و خانوادشون هستن. امام علی ع تو نهج البلاغه میفرمایند: امروز دوران عمل است و حسابی در کار نیست و فردا موقع حساب است و عملی در کار نیست..
راستی.. سلام
سلام کربلایی...
چقدر درد داره وقتی یه زخمی افتاده رو تن جامعه... همه به فکر خودشون باشن... آخه اونم چه فکری؟؟؟ عوض کردن مدل ماشین... بزرگتر کردن خونه... رفتن سفرخارجی...
اگه هر کس فقط یه ذره بفکر باشه... بخدا اکثر این معضلات حل میشه
کودکان کار و کودکان خیابانی مظلومترین قشر جامعه هستن...
سلام دلی جانم
آخه مگه چارۀ دیگه ای دارن؟؟؟ جز کار و دربدری
آدم می میره با این عکسا... با التماسای تو کوچه خیابوناشون... با دیدن خیلی صحنه ها...
چقدر این آخری... این جمله آخریت محشر بود
حساب شد
مهمان من است...
خدا نکنه عزیزدلم... بجاش باید کمک کنیم تا مشکلشون برطرف بشه
دیدن خیلی صحنه ها!!!
اون پیامک دل برد از من... خیلی داغونم کرد
سلام مریم جان
امیدوارم همه به فکر باشیم .
اما اینها بیشتر از فقر مالی دچار فقر فرهنگی هستند
من باهاشون برخورد داشتم .
چون خیلی ها فقیرند اما موفق و مصمم .
بهرحال نمیشود بی تفاوت بود.
سلام غزلبانوی مهربانی و آینه
همه که نه... اما اگه فقط تعدادی از مسئولین به فکر باشن به نظرم کافیه
کاملا درسته... اما بیچاره ها تقصیری ندارن... وقتی توی یه خانواده ای بزرگ شدن که به اساسی ترین مشکلاتشون رسیدگی نمیشه
چه انتظار میشه از فرهنگ و تربیتشون داشت
کاش...
سلام
آبجی مریم در مورد این پستت هیچی نمیگم ...
سلام
بابا احساس...
یکشنبه همشهری تیتر زده بود :
کودکان خیابانی دوباره دیده شدند . خانه های
سمن مسئول نگهداری و کمک به آنها عنوان شده بودو
چند تا طرح برای کمک به آنها شورای شهر مطرح کرده
بودند....
یاد مطلبت افتادم !
سلام مهربان بانوی دلها
بابا بهم نشون داد... دلم گرفته... کاش میتونستم براشون کاری بکنم
فدای مهربانیتان
...و اذا الموئوده سئلت بای ذنب قتلت ...
حضرت اقای سیدمحمود طالقانی در کتاب تفسیر پرتوی از قران ذیل این ایه می نویسند : موئوده در این ایه منظور همان استعدادهای انسان هاست که به دلیل حاکمیت بیداد و نظام های ناعادلانه و تبعیض امیز شکوفا نمی شوند و نظام ها و ساختارهای سیاسی اقتصادی و اجتماعی که استعدادهای انسان ها در انها سرکوب می شود و از شکوفایی باز می ماند در روز جزا بازخواست خواهند شد
سکوت در برابر عظمت کلامتان بهتر است استاد عزیز
سپاس بابت بودنتان
سلام. این عکس و عکس های فراوانی از این دست را دیدم.و از خودم خجالت کشیدم.
مریم جان انجمنی هست به نام " انجمن دانشجویی مردمی امام علی " که تمام این کارایی را که گفتی انجام می دهند .گروهی دانشجوی انسان . انسان واقعی . که فقط آخیش بمیرم الهی نمی گویند. برات آدرس را و تلفن را می نویسم
روابط عمومی مرکزی جمعیت مستقل امداد دانشجویی مردمی امام علی (ع) 23051110
بیشتر از 9 خانه ی علم هست و خانه ی هنر و خانه ی بهداشت که می توانی آدرس را بگیری .البته تمامش را دارم . اگر خواستی بگو. با همین آدرس در فیس بوک می توانی فعالیت ها دنبال کنی.
ممنونم ویس عزیزم از اینهمه لطفت
حتما زنگ میزنم خانمی
غصه نخور...اینام خدایی دارن...
آن چه در پرتوی از قرآن مهم است، و همواره آیت الله طالقانی به آن تأکید می ورزد، بیشتر بخش دوم، یعنی احکام اجتماعی است. البته همان گونه که بارها اشاره شده، دانستنی ها، و دغدغه ها مفسر در گرایش به این بخش و در تبیین وحی بسیار مهم است. ذوق و روش در اظهار نظر و ربط و رجوع دادن به این بخش از معانی و برجسته کردن پیام ها، ناظر به شرایط اجتماعی مسلمانان در آن عصر است.
اجازه خانوم؟!
میشه ما فقط سکوت کنیم؟؟؟
چقدر قشنگ بود حرفاتون
..اینهمه انگیزه برای تحقیق میدانی..قابل تحسینه..چون کار ساده ای نیست.....ولی میشه با ارتباط بیشتر و رفتن تو دل خونواده هاشون ...نتایج عینی تری گرفت مریم جان....
بهرحال هرکاری..هرچند بظاهر کوچک...میتونه میدان تشعشعاتی بوجودبیاره و خیلیارو تحت تاثیر قرار بده...
برات آرزوی موفقیت و شادی دارم مریم گلی بانو..
سلام مامانگارم
عاشق تحقیقای اینجوری هستم... رشته ام پژوهشگریِ علوم اجتماعیه
اکثر همکلاسیام از دست رشته و درساش عاصی ان
من اما با ذوق میخووندم درسام رو . میخونمم الان
خیلی رشتۀ باحالیه... یه خورده سر نترس میخواد
ازون سرا که بوی قرمه سبزی میده
البته توی درسهایی که من خووندنم باید بعنوان جزیی از خودشون نه یه محقق برم بینشون که حرکات و اعمال و رفتا و حرفاشون طبیعی باشه
وگرنه حضور یه غریبه _مث محقق_ باعث میشه تغییر رفتار بدن
امیدوارم بتونم هر چند کوچک اما براشون کاری انجام بدم
مرسی مهربانم
هیچی نمیتونم بگم..
ینی هیچی ندارم که بگم..
گاهی سکوت سرشار از ناگفته هاس
سلام
گاهی میمونی چی بنویسی؟
مثل همین حالا......
فقط اینجور وقتا میفهمی که گرد غم از رخ محرومی برداشتن یعنی چه..
و چرا باید اینقدر مهم باشه...
فقط اینجور وقتا میفهمی که رفع ظلم ...و برقراری عدالت یعنی چه...
و چرا باید اینقدر کمرنگ باشه
فقط اینجور وقتا میفهمی که فرق حرف تا عمل یعنی چه
و چرا اینقدر اهل عمل باید کم باشه!
...و خیلی چیزای دیگه..
که همشون از یک جنسند...
غم غربت
.....
سلام مهربان استادِ دل
میدونم با مهربانیو سخاوت نسبت خونی دارین
میدونم دستتون توی کار خیره
میدونم محرومی رو ببینین بی خیال از کنارش رد نمیشین
میدونم همۀ اینا رو و مهم تر از همه تواضع و فروتنی رو
آه امان از این غم غربت
سلام گل مریمی عزیز
پس فارغ التحصیل شدی.. مبارک باشه.. ایشالله در کارشناسی ارشد این پروژه رو انجام بدی.. چه دل مهربونی داری .. من هم خیلی ناراحت میشم وقتی این چیزا رو می بینم.. همیشه با خودم میگم، هر کدوم از ماها ممکن بود تو این شرایط زندگی کنیم... واقعا هیچ کاری هم از دست ما بر نمیاد.. به چند نفر و تا چه مدت میتونیم کمک کنیم.. ؟
شاد باشی عزیزم
سلام آوای خوشم
نه بابا... مگه میذارن یه آب خوش از گلوت پایین بره... جوهر فارغ التحصیلیم خشک نشده... نمیذارن خستگی در کنم... باید بخوونم برا ارشد...
فدای تو عزیزدل!!!
کجاهایی؟؟؟ دلمون برات تنگ شده خانوم
کاش میشد برا دل مریمی هم شده یه وبلاگ بزنی
بیایم بهت سر بزنیم
قصه ی عشق ِ ما رو ، کوفی ها که شنیدند
سر منو شکستنــــد...
سر تو رو بریــــدنــــــد...
یا حسین(ع)
یا زینب(س)...
آه امان از دل زینب
سلام وبلاگتون خیلی خیلی زیباست ممنون میشم منت بزارین وبه من سر بزنین
انشاءالله برای کارشناسی ارشد
درست هم گفته چون کارشناسی فقط شیوه تحقیق را یادمیگریم ارزش علمی ندارد
هرچیز با ضدش شناخته میشه
کلاه برداری ۴۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰میلیاردی که اخیرا ازوالدین این گرسنگان درکرج صورت گرفت را بخون
یا اختلاس سه هزار میلیاردی که محمدجهرمی دسته گل به اب داد
جهرمی کارمند شورای نگهبان بود فله ای مردم را رد صلاحیت میکرد خدا به عزت وجلالش قسم خورده انتقام مظلوم از ظالم را میگیرد اخرش جهرمی رئیس بانک صادرات شد سراز اختلاس دراورد تا با ننگ بمیرد وتاوان ظلم هایش را پس دهد مثل کردان که اینگونه دق کرد ومرد یا مرتضوی درانتظار چنین مرگی است
باید ظلم نکرد تا دعا مستجاب شود با دعای شما این کودکان نیز مرفه شوند به فضل خدا
خوش حالم که کسی رو پیدا کردم که اسم وبش اینه...
به عشق کده ی ماهم سربزنین خوشحال می شیم...