تو مثل چشم دریا عاشقی و پاک و بارانی
و من یک تکه از دریا ولی غمناک و طوفانی
به یاد چشمهای تو تفأل میزنم امشب
ببینم میروی از اینجا یا که می مانی
تو را جان همانی که جدایت کرد از چشمم
همین امشب بیا در کلبه سردم به مهمانی
عجب روز قشنگی بود روز آشنماییمان
چه شد حالا که از آن انتخاب خود پشیمانی
همه بردند از خاطر مرا، من ماندم و چشمت
تو هم رفتی و یادت رفت نام من به آسانی
چه زود از یاد بردی آن قرار روز اول را
همان که قول دادی این پریشان را نرنجانی
اگـــرچه رفته ای و باردیگر بر نمی گردی
و من دیوانه ات هستم خودت هم خوب می دانی
تمام شمعدانی ها برایت اشک می ریزند
دلت آمد دل گل های باغم را بلرزانی؟؟؟
و عادت درد سنگینی ست وقتی اوج می گیرد
به من عادت نکردی طعم حرفم را نمی دانی
تماشا می کنم این قصه را زیبای من اما
خدا را خوش نمی آمد این دل را بسوزانی
اینروزها من... آشفته ام،حیرانم،آواره ام، هیچ نمیدانم، هیچ ندارم جز یک دل نیم سوخته، اینروزها من غمگین نیستم فقط کمی دلتنگم، اینروزهای من طعم یک بستنی سنتی در هوای سرد و بارانی دارد شاید پیشنهادش در ابتدا کمی خنده دار بیاید اما وقتی طعمش با نگاهی عسلی رنگ عجین می شود...میشود بهترین بستنی سنتی دنیا...
+سلام به همۀ دوستای عزیز و مهربان دنیای مجازی
+یک تلنگر هم کافی بود برای اینکه بشکنم، به هر حال ممنونم از مشتت
سلام
وبت شده شبیه فیلمهای عشقولانه هندی ...
سلام
راست میگین آ
باید یه تغییر تحول اساسی بدم بش
+یک تلنگر هم کافی بود برای اینکه بشکنم، به هر حال ممنونم از مشتت

تو دیگه چرا محدثه جانم؟
کی به تو مشت زده تا خودم حسابشو برسم؟
کی تو رو از خاطر برده مگه مریمی؟




سلام
ما اومدیم
پیدات نیستا! کجاهایی دختر؟ مگه نگفتی مهدکودکه رو موقتی می ری پس؟
ما نفهمیدیم بستنی عسلی خوشمزه تره یا بستنی چشم عسلی یا چشم بستنی عسلی
نوش جان
چ میدونم حسم اینو گفت
سلام جانم
خوش اومدین
موقتی میرم دیگه وقتی صاحبش برگشت منم برمیگردن
باور می کنی فریناز شبا از فرط خستگی ساعت ده دیگه چشمام باز نمیشه
چشم بستنی عسلی؟
بفرمایین شما هم
نصیحت های خوشگلی بودن اون طرف
خدا بابای هلینا رو صحیح و سالم و بالای سرش نگه داره
الهی آمین
مرسی فرینازم
sلااااااااااااااام.خوبی؟

اومدم تو رو به وب خودم دعوت کنم ببین قشنگ شده یا نه؟
از نظراتت ممنونم راستی آبجی نباید من بیام تو خودت هم باید بهم سر بزنی دیگه....
موفق باشی
یا علی مدد
سلام
مرسی
چشم میام بابا
چقدر هولی بچه
اومدم بیا آهان آه
های هو های هو
راستی من بووووووووووووودم
:-*
فریناز جان! مشخصه که جانم!

ستنی چشم عسلی یا چشم بستنی عسلی!!!
آی مریم بترکی.. چقدر بستنی میخوری!
نصفشو بفرست اینور خو!!
ستنی چشم عسلی یا چشم بستنی عسلی!!!

من عاااااااااااااشق بستنی ام و مامانینام هم مث تو هی سرم داد میزنن نخور بچه دل درد میگیری اما بعضیا میدونن من چقدر دوست دارم دزدکی برام بستنی سنتی میارن
و اما...
این پست پُر درد ...
مریم شکستن خیلی آسونه!
و شکسته شدن آسون تر!
تو باید قوی باشی.
اونی که میشکنه ، دلش نمیسوزه که تو شکستنی هستی یا نه!
میشه همون مثال ِ مال ِ مُفتُ دل ِ بی رحم!
تو نذار بشکننت!
اونا به راحتی مشت میزنن!!!
به راحتی!!!
مث ِ آب خوردن!
و اما بعد...
نگین بذار سکوت کنم
چقدر از این کامنتت خوشم اومد
مرسی عزیزدل
اونا به راحتی مشت میزنن!!!
اونا به راحتی مشت میزنن!!!
اونا به راحتی مشت میزنن!!!
و عادت درد سنگینی ست وقتی اوج می گیرد
به من عادت نکردی طعم حرفم را نمی دانی
خیلی شعرشو دوست داشتم.....این بیتشو بیشتر.....
نصیحت های ÷درانه هم که شاهکار بود....
سلام علیرضا
و عادت درد دارد... که ترکش موجب مرض است
از مریم حیدرزاده بود
داداشیِ منه دیگه دخملشو دوس موس داره
وااااای خانوم خانوما دلمان عجیب میگیرد از این دلتنگیات

واجب شد یه آمپول امید تزریق کنی اونم از نوع 1200
خودم نسخه شو میپیچم واست
بعدشم این همه رفیق داری مگه ما بوقییییییییییم
I LOVE YOU
سلام گلسا گلی
آمپول امید؟ مگه آمپولش هم اومده؟ من اما شربتشو می خوردم تا حالا
مرسی خانوم دکتری
فدای همۀ دوستای خوب مجازیم
مرسی از همه تون
سلام از ما
علیک سلام از ما
قالب نو مبارک..

من این قالبو خیلی دوست دارم..
بریم اونور نصایح بابا رو بخونیم
مرسی خانوم
منم تو رو خیلی دوست میدارم
بریم
ما که هنو از یاد نبردیمتون مریمی چی چی میگی تو؟؟؟

خوبی عزیز؟؟ :)
سلام ماه قشنگ
تو خیلی مهربونی خیلی
مرسی عزیزم
مریم جان دلتنگی هایت را به من بسپار با کمال میل به دوش میکشم
خدا نکنه ستوده
تو چرا عزیزدلم؟
کی گفته همه تو را از خاطر برده اند من همیشه به یادتم عزیزم




ای جاااااااااااااانم
میدونم عزیز دلم
فدای چشمات تولدت مبارک
سلام مریم جان..
هیچ کس از یاد نمیرود..
این حیرانی ها و سرگشتگی های آشنا هم روزی به پایان میرسند..و از هوای ابری این روزها طعم چای کنار پنجره برایت به یادگار میماند.
سلام تیراژه جانم
هیچکس از یاد نمی زود درست... اما من هیچکس نیستم
طعم چای کنار پنجره...
میدونستی حضورت چ قوت قلبی برای دل منه؟؟؟
سلام


یه خواهش.
نه آشفته باشونه حیران و نه هیچ چیز دیگه ای که ذهنت رو آشوب کنه .باشه؟
علیک سلام
چشم البته اگه شد چشم
به بهههههه
سلام مریم بانو...خوبی؟!
آرهههه چرا نشه...اصن بام بی تو صفا نداره!
احوالات؟!
سلام
بام کجاس دیگه؟
تلخی روزگار شیرینی برای شاد بودن نمی گذارد
دردها بسیار و مرهم نایاب
موافقم داداش گرمکی موافق
مرهم نایاب
یاد خدا هم میتونه بهترین مرهم باشه
هان؟
سلام،مریمی خوبی؟
چی شده حالا؟ چقدر دلت پر هست.
لایک میکنیم تا حرفت راست دراد.
خداقوت-پیمان
سلام پیمان عزیزم
هیچی کمی گرفته بودم همین
مرسی داداش گلی
خدا قوت_ مریم
پیشنهاد میکنم قالب وبتو عوض کنی، اسم نظردهنده ها مشخص نیس. بعدشم هرچند وقت ی بار لازمه آدم ی تنوعی بده
راس میگیا
خوبی عمو مقی
حال این برادرزاده خوکشل ما چطوره؟
دلتنگ نباش که دل ما هم گرفت دوستم
سلام دوست خوبم
چشم دیگه دلتنگ نیستم
خوبه؟
من وقتی این پست رو تا تهش خوندم یاد ادمی افتادم که هم خندان هستش و هم گریان!
هم غمگینه و هم خوشحال!
درست حدس زدم؟!
هم غمگین هم شاد؟؟؟
سلام
مهمترین کار وبهترین گاری که از دستم برمیاد:
براتون دعا می کنم.
ممنونم برادرم
مریمی یه زمانی عاشق شعرای اینجوری بودم ولی خیلی وقته من و شعر با هم قهریم....
در ضمن من عاشق بستنی سنتی اونم بستنی شیراز اونم بستنی سعدی( منظورم بستی اطراف آرامگاه سعدیه!) اونم تو زمستون هستم
سلام لیدومای عزیز
این طبیعیه که آدما در طول زمان عقاید و نظراتشون فرق می کنه
آی گفتی بستنی زمستونی با طعم توت فرنگی اونم وقتی نشستی داری باریدن برف رو نگاه میکنی
کجایی مریم؟!
نمیدونم نگین... نمیدونم خانومم
وچقدر خوب


که سرنوشت و سرشت ِ صدا
در طنین است
و نوشته نمی شود
و چقدر بد
که رودهای ِ یاس و نومیدی
در کوچه های ِ صبوری
سرریز شود
سلام بر مریم عزیز
آرزو می کنم بخشی از دلنوشته ات واقعیت نداشته باشد !!
نصیحت های ِ پدرانه را خوانم ، بسیار زیبا و تاثیرگذار بود
سلام بر ر ف ی ق عزیز بلاگستان
ممنونم برای دستنوشته زیبا و آرزوتون
ای بابا من رفتم مسافرت و اومدم مریم هنوز دلگیره که از کی نمیدونم!
زود جوابمو بده که خیلی دلم برات تنگ شده
سلام مریم جان .یعنی الان تو تو تبعیدی؟خو کدوم شهر ...
سلام عمه
مسافر شهر آشفتگی هام... دعا کنین خودمو پیدا کنم
سلام مریم جون
من اشتباها تو پست قبلی واست نظر گذاشتم..
عیبی نداره آوای عزیزم
دوست بزرگوار مریم عزیز
رسما"از شما دعوت می شود تا در "جشنواره بزرگ کتابخوانی مجازی"شرکت فرمائید.
مایه مسرت ما خواهد بود اگر به عنوان همکار افتخاری در اجرای این جشنواره همکار ما باشید
دوستم اولین باره می خونمت
ممنون از مشتش؟؟؟؟
چی باید بگم الان؟جز آرزوی آرامشچکار می تونم بکنم برات؟
من که گفتم ای دل بی بند وبار
عشق یعنی رنج یعنی انتظار
نصیحت پدرانه هم در این روزهای بی تابی برای پدر، به دل نشست
مرسی
به روزم
سلام
عشق یعنی زنج یعنی انتظار
ممنونم از حضورتون
به نام خدا
دعای دوری از بلا و حاجت روا شدن در ایام پایانی ماه ذی الحجه
نیت کنید:
سبحان الله یا فارج الهم و یا کاشف الغم فرج همی و یسر امری و ارحم ضعفی و قلةحیلتی و ارزقنی من حیث لا احتسب یا رب العالمین
پیامبر(ص) فرمودند:هر کس مردم را از این دعا با خبر کند در گرفتاریش گشایش پیدا می شود...
نمیدونم نشد جواب واسه من!
خب نگران میشیم ماها!
التماس دعا....
سلام وبلاگ خوبی داری به ما سربزن خوشحال می شیمwww.takall.blogsky.com