نفرین ابد بر تو که آن ساقی چشمت
دردی کش خمخانه تزویر و ریا بود
پرورده مریم هم اگر چشم تو میدید
عیسای دگر میشد وغافل زخدا بود
نفرین ابد بر تو که از پیکر عمرم
نیمی که روان داشت جدا کردی و رفتی
نفرین ابد بر تو که این شمع سحر را
در رهگذر باد رها کردی و رفتی
نفرین به ستایشگرت از روز ازل باد
کاین گونه تو را غره به زیبایی خود کرد
پوشیده ز خاک آینه حسن تو گردد
کاین گونه تو را مست ز شیدایی خود کرد
این بود وفاداری و این بود محبت؟
ایکاش نخستین سخنت رنگ هوس داشت
ای کاش که آن محفل دلساده فریبت
بر سر در خود مهر و نشانی ز قفس داشت
دیوانه برو ورنه چنان سخت ببوسم
لبهای تو می ریخته را کز سخن افتی
دیوانه برو ورنه چنان سخت خروشم
تا گریه کنان آیی و در پای من افتی
دیوانه برو تا نزدم چنگ به گیسوت
صورتگر تو زحمت بسیار کشیده
تا نقش تو را با همه نیرنگ به صد رنگ
چون صورت بی روح به دیوار کشیده
تنها بگذارم که در این سینه دل من
یک چند لب از شکوه بیهوده ببندد
بگدار که این شاعر دلخسته هم از رنج
یک لحظه بیاساید و یکبار بخندد
ساکت بنشین تا بگشایم گره از روی
در چهره من خستگی از دور هویداست
آسوده گذارم که در این موج سرشکم
گیسوی بهم ریخته بر دوش تو پیداست
من عاشق احساس پر از آتش خویشم
خاکستر سردی چو تو با من ننشیند
باید تو ز من دور شوی تا که جهانی
این آتش پنهان شده را باز ببیند
پی توضیح نوشت: این شعر زیبای پر احساس از شاعر با ذوق کرمانشاهی آقای معینی کرمانشاهیه اونقد از شعر خوشم اومد که حیفم شد ساده از کنارش بگذرم... امید دارم که شما هم خوشتون بیاد
پی طاقت نوشت:دیگر چیزی نمانده ... طاقت من ... یک کبریت بکشم ، تمام می شود ... " عباس معروفی"
پی انتظار نوشت:چقَـــدر دلــَـــــم می خواهد نامه بنویسم ...کاغذ و پاکت هم هست ...و یک عالمه حرف ...کاش ... کسی ... جایی ...منتظرم بود ...
++بغض های سنگین اینروزها و شبهایم.... این دلتنگی غریبم.... و آخرش هق هق گریه های بی امانم را تو مدیونی...تو... تو ای لعنتی دوست داشتنی ِ من
❤. بعد از چشمان ــت،
زمین
دومین کرهاےست
کہ حیات روے آن وجود دارد ...
سلام دوست من وب زیبایی دارین اگه مایل به تبادل لینک بودین ما رو بی خبر نگذارید
خیلی شعر قشنگی بود!
ِِِِِِِِِِِِِِِِِِــــــــــــ
لعنتی ِ دوست داشتنی! :)
خودم سه بار با صدای بلند برای خودم خووندمش
سلام محدثه
خب مریم جان نامه بنویس بنداز تو آب بذار ببره
سلام
راستی چقدر نفرین داشت بیچاره لعنتی دوست داشتنی
سلام عمه
چشم و دلتون روشن که نرگس و خانم تنفس و پدر عزیز بنده جناب مهین خاکی رو دیدین
جدی؟ یعنی یه نامه بنویسم بندازم تو آب رودخانۀ جاری افاقه می کنه؟
این شعر جدای اون پی نوشت بود
مگه من دلم میاد اون لعنتی دوست داشتنی رو نفرین کنم
گفته بودم آهنگ وبلاگتو چقددددددددررررررر دوس میدارم آیا؟!
گفته بودم من چقدر خودتو دوست دارم آیا؟
احسنت ب تو :دی
قشنگ بود :ححح
طراح قالبم خودمم :دی
راستی سلام مریم
سلام شایان

چرا احسنت به من؟ شعر که مال من نبود
آورین... آورین مهندس
من اول سلام می کنم
سلام
قالب نو مبارک آبجی خانم
سلام
ممنونم آقا داداش
فقط قالب نیستا... بگرد مطلب و بخوون
درباره اونم یه چی بگو دیگه
خیلی زیبا بود
ممنون.....
یاحق...
آوا؟
وای خانمی... این کامنتت بوی دلتنگی و ناراحتی داشت با خودش
چیزی شده؟
اگه تو قهر کنی من دق می کنم بخدا
+ نگو لعنتی! نگو...
+ بنویس.. بعد جلوی چشم خودت بسوزونش!
+ چشم... میگم دیوونه دوست داشتنی...خوبه؟

+آخه مگه میشه اسم قشنگشو بنویسم و بعد بسوزونمش؟
حرفا میزنی نگینی
سلام
علیکم سلام مهربان برادر فیروزه ای
چ شده یادی از فقیر فقرا کرده اید
هر چند به دمی و کوتاه سخنی
اما خوشحالم که لایق دانسته اید و قدم به سرای محقرم نهاده اید
گله دارم از برادرم... به که شکایت ببرم؟
سلام
به زبان مادری ِ من در جواب سلام میگن
علیک سلام... و سین و لام... حافظ خوش کلام...ارایه برام...
نور و پادهَ وهَ...
معنی کنم؟
سلااااام. خوبییییییی؟
اون قسمت انتظار نوشت چه جالبه. اونقدر دوس دارم نامه بگیرم و جوابشو با نامه بدم. بعضی وقتا اس و ایمیل حال نمیده:دی
سلااااااااااام خاله مادی
خوبی؟
رــــــیدن بخیر
من عاشق اینم که یه نامه بنویسم ببندم پای یه کفتر و بفرستمش اونجا که باید...
بعضی وقتا برای داداش سربازم با قاصدک های پاییزی نامه می فرستم
خواستن توانستن است!
+ تو فرهنگ لغت چینی ها "نمیشود" نیست!
درسته ولی توانستن چی؟ اونم خواستنه
می تونم اما نمیشه چی؟ اونم خواستنه؟
می تونم اما نمیخوان چی؟ اونم خواستنه؟
می تونم اما تقدیر گلوگاه احساسمو فشار داده ول نمی کنه چی اونم خواستنه؟
می تونم ولی ...
نگین؟
خطرناک شدی مریمی ! نفرین و لعنتی و دلتنگی و کم طاقتی و ...
چی میگذره باز تو دل مهربون گل بلاگ ؟
اوخ راستی سلام .
فعلاً من برم یه لیوان آب قند بخورم...
باورم نمیشه
تو این بحبوحه سرزدنها منو هم یادت مونده باشه نرگسی
واللا من خیلی وقته درگیره این دله هستم... ولی کیه که حال و احوال بپرسه
پس چون میگذرد غمی نیست
علیک سلام به روی ماهت
چی بگم من!
هر چه میخواهد دل تنگت
جونم گل مریمی
چی می خواستی بگی عزیزم؟
سلام آوای خوش
خواستم بگم چجوری میشه خصوصی باهاتون حرف بزنم
حس میکنم از چیزی ناراحتی
هان؟درسته؟
می توانم از این





دلنوشته ات
و این دلسروده ی زیبا
یک نیزه ی بلند بسازم
که قلب ِ این سیاهی
که در آن نهفته است را بشکافد
سلام بر مریم بانوی مهربان
برسر ِ احساست چه آمشاید تنها متفاوت سخن گفتن را آزمودی ده
تو که همیشه از عشق می گفتی و آبی می سرودی
می توانم دلنوشته ام ر نیزه ای بسازم و به سوی قلب تنهایی پرتابش کنم
سلام بر رفیق روزهای ناب احساس
گاهی باید از نفرت گفت شاید به غیرت عشق بربخورد
سلام
شعر عباس معروفی رو دوست تر داشتم از اصل پست!
آخرین نامه ای که نوشتم به دوستی بود که خیلی بی معرفت شد و عهد کردم که دیگه نامه ننویسم گرچه خیلی دلتنگم
به روزم
سلام مریم جانم
اینروزا من از عباس معروفی بی طاقت تر شدم
من دقیق یادم نیست آخرین نامه ام مال چن سال پیش بود فقط میدونم به دست صاحبش نرسید و هنوزم لای دفتر خاطراتم دارمش
بازم سلام..
معنا کنید که بهتره!
ما که نفهمیدیم!
بازم علیک سلام
چشم
علیک سلام... با سین و لام (ش)... حافظِ خوش کلام... برای برادرم
نو به سوی پاهایت وقتی می آیی
شد؟
لعنتی دوست داشتنی؟
چ واژۀ ضد و نقیضیه
تو با خودت درگیریا مرمری
بالاخره لعنتی یا دوست داشتنی؟
تکلیف خودتو معلوم کن
خب بانوی اردیبهشت راس میگه دیگه این لعنتیه چی این وسط؟
باز گفت مرمری
هم لعنتیهم دوست داشتنی
اوهوم... بله
آهنگ وبلاگ شما حرف دل ماست
از انتخابتان ممنونیم
به جان خودم اعتراف می کنم لحنم دخترونه نبود
هیبت رو می بینی ضعیفههههههههههههه
من اون قویه هستم
کلاس زبان مادری گذاشتی؟
مشتاق جان به حرف این دخترعموی من گوش ندین
این از کارش هدف داره
تصمیم داره زبان مادریمونو جهانی کنه
بشه جرء چار زبون زنده دنیا
یعنی پنجمین زبان
وای مجتبی
جناب مشتاق استاد من هستن ممکنه ندونن شما لحن مزاح گونه داری
ناراحت بشه آخه
وای
ببخشین استاد...من شرمنده
نه قربونت برم ..
نه از هیچ کی و هیچ چیزی ناراحت نیستم..
فقط دلهره دارم ...آخه چند وقت دیگه باید از پایان نامم دفاع کنم...
می بوسمت
خب خدا رو شکر
دلهره ات هم ایشالله که خیره
میدونم که موفق میشی
منم:-*
سلام مریمی . . . خوبی ؟!

با این شعر یاد آهنگ لعنت به من (مازیار فلاحی) افتادم ! ! !
سلام ریحونی؟...ممنونم
ای وای ببخشین ناراحتت کردم خانوم گلم
نه عزیزم ....خیلی این شعر و آهنگو دوست دارم
جدی؟ککککهمه که میگن اینهمه نفرین چرا؟
منم آهنگ رو دوست میدارم
جالب.
لاف عشق و گله از یار زهی لاف دروغ
عشقبازان چنین مستحق هجرانند
جالبناک
به به ...
سلام باجی
شکایت واسه چی؟
باورکن بد جور گرفتار تمرینات شدم کار گره خورده بود وساده پیش نمی رفت...کلافه وداغون....به اصرار عزیزی دقایقی کوتاه میومدم نت...از صبح تا الان تمرین داشتیم هیات هم نتونستم برم در حد جنازه ام
بابا روسلام برسون
فقط دعا
علیک سلام داداش
آخه نیستین...تند میاین زود میرین... کامنت تایید نمی کنین
کامنتای منم که همه اش گم میشه... چندبار یکه کامنت گذاشتم تایید نکردی دیگه رووم نشد بیام
ایشالله که کاراتون راست و ریس بشه
تنتون سالم باشه حالا خسته هم باشی عیب نداره
هیئت رو هم میشه فردا بری و برای منم دعا کنی
بابا چن باری سراغت رو گرفت و من فقط گفتم کمی بی معرفت شدی
اونم گفت که پسرم مث تو بیکار نیست...سرش شلوغه کاریش نداشته باش...خدا بده شانس
محتاجیم به دعا
نگید آب شدم
به خدا همون یکبار بود حجم کامنت ها زیاد بود نمی دونستم چطور شد که دیر تایید کردم بین چند کامنت خصوصی بود ندیدمش...عذر خواهی کردم
مگه غیراز اون باز کامنتی گم شده؟
محاله کامنتی تایید نشه
منتظرم...
باورکنید شرایط کاریم اصلا نظم نداره روزی ۱۵ ساعت تمرین دیگه نا برام نمیذاره
سلام برسونید
چشم نمیگم...
میدونین برادرم؟! بعضی وقتا از اینکه فراموش بشم داغون میشم... مثلا وقتی که میرم توو یه جمعی و با صدای بلند سلام می کنم یا حرف میزنم کسی توجه نکنه دیگه پا به اون مکان و اون جمع نخواهم گذاشت
من برای اون کامنت ناراحت نیستم... بعد از اون هم دوباره کامنت گذاشتم و تایید نشد... یا نرسیده یا... بگذریم
دیگه روم نشد بازم بیام بگم کامنت من کو؟
ایشالله که موفق باشین و سربلند
بزرگواریتون رو می رسونم