تو خودت بهتر از همه می دانی که چقدر این روزها دل ما آدم ها مثل هوای شهرمان گرفته است
خودت بهتر میدانی که چقدر دلمشغولی های دنیا ما را از تو دور نگه داشت
خودت میدانی که جز تو نیست امیدم
جز تو ندارم چاره ای...
برای همین...
آمده ام روبه رویت ایستاده ام
راستی گفتی کدام سمت بروم به تو می رسم؟! مستقیم؟!
ایستاده ام وپنجره دلم را به سویت باز کرده ام؛ میخواهم کمی از هوای گرم و عاشقانه ات را به دلم بدهی
چند دقیقه ای ...
لحظاتی...
نه روزهاست... نه...
ماهها هم نیست...
اصلاً حسابش از دستم در رفته است که مدتهای مدیدیست که خسته ام درمانده ام بیچاره ام گرفتارم و بی کس
میخوام بخوانمت دوباره از نو از ته ته دل و تو گوش بدهی مثل همیشه آرام و عاشقانه
نه مهربانترینم نیامده ام به گله و شکایت نیامده ام تا از خستگیهایم به تو گویم
آمده ام تا با تو شبی عاشقانه داشته باشم پشت همین پنجره
عزیزدلها!!!
دلم میخواهد لبخندت را ببینم تا جدا شوم از زمین و پرواز کنم به سوی چشمان تو و اوج بگیرم تا آسمانت
میخواهم گرمای دستان پرقدرتت را به سردی دستان ضعیف و لرزانم ببخشی تا ترسهایم بریزد
خدا...خدا...خدا
میخواهم تکرارت کنم
آنقدر که آرام جانم بشوی
سلام مریم جان،خوبی؟
اومدم توی بلاگ اسکای که دیدم تو آپی،خیلی زیبا نوشتی عزیزم.موفق باشی.
پروانه های دلم عاشقی را از تو آموخته اند
سلام مهربان گندمم
بیداری را به چشمانت بیاموز
آنسان که همه خوابیده اند
مناجات نیمه شبانه با معبود
چشمانم بیداری را نمی آموزند مگر با یاد خودش
ممنونم مهربانم
بعضی وقتا پستهات منو به یاد فریناز میندازه...

گاهی شبیه اون مینویسی
وای مهرنازی نگو دلم برای فریناز خیلی تنگ شده
من کجا و قلم محشر اون کجا
خودت خوبی خانومی؟
گفتی آرام جان ، یاد اهنگ آرام جان ِ اصفهانی افتادم
سلام نگینی
اینقدر گوش ندادم که یادم رفته مضمون آهنگ رو
اون بالایی منم مریمی
.. الان تخم مرغ روی آسفالت نیمرو میشه
میگما ، اونجا ارون باریده؟!
نمیشه یکمشو بدین به ما؟!
گناه داریم بخدا
ما یه اصطلاح به زبان مادریمون داریم که میگه وهاره شیطه!!!
وهار یعنی همون بهار...شیطه یعنی دیوانه
وهار شیطه یعنی بهاری که مثل دیوونه هاس البته منظورمون فصل بهاره...یه روز خنکه...یه روز گرم...یه روز سرده...یه روز طوفانیه...یه روز معتدل و صافه...یه روز بارون میزنه...یه روز تگرگ...
خلاصه در این سه ماه ما تمام آب و هواها رو تجربه می کنیم
حالا هم اینجا داره بارون میاد...شبا اونقدر سرده که من با گرمکن و سویشرت می خوابم و تازه شم دوتا پتوی گلبافت هم میکشم رووم
بخدا اگه دروغ بگم
من فدای تو دختر جنوب بشم...الان دیگه باید عادت کرده باشی خانمی
یه مدت بیاین اینجا...از سردی هوا فرار می کنین
سلام.
گرفتار یعنی مبتلا
مبتلا یعنی دچار بلا شده
و قلبی که دچار بلا شده یعنی میخواد بیدار بشه روی ماه خدا رو ببوسه!!
باید بیدار بشمو روی ماه خدا رو ببوسم
شنیدم این اسم یه کتابه "روی ماه خدا رو ببوس"
هر چقدر دنبالش گشتم پیداش نکردم
چقدر دلم میخواد بخوونمش
من باید دچار بشم و دچار همون عشقه
خدا همیشه کافیست
اگر قناعت داشته باشیم
والا باید دنبال غیر خدا راه بفتیم و گدایی خلق کنیم
و چه بد احتیاجی است گدایی خلق
سلام امید عزیز
خدا برایمان کافیست اگر ایمان داشته باشیم
الهی و ربی من لی غیرک
ایشالله این جمله بشه ملکه روح و زندگیمون
مرسی داداش از حرفای قشنگت
بهانۀ بهار را گرفت دلم تا که تو آمدی
خوبی نازی؟
سلام ولی بی بهانه !
علیکم السلام ولی با بهانه
دلم بهانه ریحانه را میگیرد
بگو چ کنم؟
http://s3.picofile.com/file/7395966769/Arame_Jan63614_3_.mp3.html
سلام نگینی
دستت درد نکنه خانمی
خیلی قشنگ بود
یاد خاطرات قدیمی افتادم
کافی است از فرسنگ ها دور امر بفرمایی...تا برای دستبوسی خدمت برسم !!
..
اولا امر نیست و خواهشه

دوما یعنی من بهت بگم بیای اینجا میای؟
وای ریحانه از خوشحالی ذوق می کنما
دستبوسی چیه آخه
صورت ماهتو می بوسم از این دور
مشرق و مغرب از آنِ خداست و به هر سو رو کنید خدا آنجاست. خداوند بی نیاز و داناست
سلام مقدادی
نداشتیم دیگه داداش
اینو قبلا هم برام گذاشته بودیا
یه چی جدید بگو
اصلا چرا میری از رو نوشته های خدا تقلب می کنی و میای میذاریش اینجا
یه چی جدید بگو
سلام مهردانه
شما که نوشته هاتونو رمزدار کردی و مارو هم که قابل ندونستین !
سلام مهردادی
یه دونه بود که اونم از بس غم و غصه توشه که خجالت می کشم از روی کسی که بخوام رمز رو بدم بهش
حالا شما درباره اون ماشین روحشویی یه چی بگو
رمز رو هم اگه شد میدم خدمتتون
قشنگ بود این آپت
همیشه آدم با یاد خدا آرامش عجیبی بهش دست میده!
خواهش داریم
قابل شما رو نداشت