خدا بزرگه!

خدا بزرگه!

حتی در دلتنگی ها اتفاقا خدا در آن لحظه ها بیشتر کنار ماست ناز می کند می پرستم چون ترا و دوست می داری مرا
خدا بزرگه!

خدا بزرگه!

حتی در دلتنگی ها اتفاقا خدا در آن لحظه ها بیشتر کنار ماست ناز می کند می پرستم چون ترا و دوست می داری مرا

من بی تو، حتی توی شهر خودم هم غریبم!!!

barf (10)


سلام پسرم!

کاش یه روزی عاشق بشی و درک کنی که چقدر دلم برای بابات تنگ شده

برای لبخند مردونه اش، برای مهربونی نگاهش، برای اخمش، برای سر به سر گذاشتناش...

برای آغوش مهربونش...

دلم برای بابات بدجور بدجور بدجور تنگ شده!!!

نشستم گوشه اتاق دخترونگی هام و دارم برای هزارمین بار فیلمهایی که ازش تو گوشیم دارم و همچنین عکساش رو نیگا میکنم...

من اینجا توی شهر خودم و بابات توی اون شهر دودگرفتۀ بزرگ لعنتی!

من اینجا بغض کرده درسام رو مرور میکنم و بابات اونجا غصه نبودن مامان رو میخوره(خودش بهم گفت)

دلم یه جورِ خیلی بدی میگه بیخیال درس و دانشگاه و مدرک و گوربابای تحصیلات عالی بلند شم تا خود تهران یه نفس بدوئم...

دلم پُره از بهونه های الکی... که بابات اینقد بهش عادت کرده بود؛همیشه میگفت:بهونه بگیر مریمی... من عاشق غر زدناتم... عاشق بهونه گیریاتم... بهونه گیر خوشگلم...

بغض دارم پسرعزیزم...

بغض روزهای نبودنش... لحظه های ندیدنش... ثانیه های رفتنش و اون لبخند لرزون آخرین نگاهش...

و دستایی که جلوی درب ویرون شدۀ دانشگاه از هم جدا شد:((( ای خدااااااااااااا

من هیچی توی این دنیا نمیخوام... هیچی

من فقط بابا شهرامت رو میخوام

نظرات 4 + ارسال نظر
طهورا شنبه 6 دی‌ماه سال 1393 ساعت 10:07 ب.ظ

سلام مریمی

تهران هم برای تو دلتنگ میشه

سلام عمه جانم
هیچ وقت باورم نمیشد یه روزی اینقدر عاشق کسی بشم که از دوریش مریض بشم
دلتنگمــــــــــــــــ...

فریناز یکشنبه 7 دی‌ماه سال 1393 ساعت 07:09 ق.ظ

ایشالله می ری خیلی زود مریم

این دوریا عشقو بیشتر می کنه تازشم

چی می خونی؟ فک می کردم درست تموم شده خانومی

خیلی زود!!! خیلی دوره:((
البته اینو راست گفتی
جامعه شناسی فریناز... ترم بعد تموم میشه به امید حق

مقداد یکشنبه 7 دی‌ماه سال 1393 ساعت 08:32 ق.ظ

باباااااااااااااا! واقعی بود یا از الکی!؟
بلاگ اسکای منور شد ازینکه نزول اجلال فرمودین

چی واقعی بود یا الکی؟ دوری از همسری؟ من دانشجوام؟ من اینجام اون تهرانه؟ حرفای این پست؟؟؟
نه نت دارم نه وقت... به محض فراغت میام

مژگــان یکشنبه 7 دی‌ماه سال 1393 ساعت 04:45 ب.ظ http://banoye-ordibehesht.blogsky.com/

الهی مریمی
درک میکنم دلتنگیاتو خوبم دوری رو میفهمم .......
برای همسرت سختره تازشم
پس خوب درساتو بخون و امتحاناتتو بده که برگردی خونه که جات بدجور خالیه توش
شکر کن که کسیو داری که براش دلتنگ بشی که انقد دوسش داشته باشی!
خدا بزرگه عزیزم
فریناز راست میگه ، دوری عشق و زیادتر میکنه! تازه و قشنگ میمونه!
مواظب خودت باش و نزار دلتنگی روزهاتو خراب کنه!
نزار طاقت و تاب دل مردت با دلتنگیات شکسته شه! بخاطر اون قوی باش :*

سلام عزیزدل
دوری بدترین و جانفرساترین دردیه که تا به حال توی قلبم جا خوش کرده
نمیدونم اما خوش هم مث تو میگه سختیش برای من بیشتره
مرسی که همیشه هستی و با حرفای قشنگت یه دل بیقرار رو آروم میکنی
عاشقونه های آرامت همیشه برقرار دوست مهربونم

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد