خدا بزرگه!

خدا بزرگه!

حتی در دلتنگی ها اتفاقا خدا در آن لحظه ها بیشتر کنار ماست ناز می کند می پرستم چون ترا و دوست می داری مرا
خدا بزرگه!

خدا بزرگه!

حتی در دلتنگی ها اتفاقا خدا در آن لحظه ها بیشتر کنار ماست ناز می کند می پرستم چون ترا و دوست می داری مرا

همیشه باید کسی باشد!


 همیشه باید یک کسی باشد که حتی اگر به جای کلمات فقط سه نقطه گذاشتی 

در یک صفحه سفید ،

بدانی که می داند یعنی چه ! . . .

همیشه باید کسی باشد ! 

تا بغض هایت را قبل از لرزیدن چانه ات بفهمد !

باید کسی باشد که وقتی صدایت لرزید ! بفهمد !

که اگر سکوت کردی بفهمد ! 

باید کسی باشد !

که اگر بهانه گیر شدی ! بفهمد !

باید کسی باشد که اگر حرف های بی معنی زدی بفهمد !

باید کسی باشد بفهمد که درد داری ! 

که زندگی درد دارد ! 

بفهمد که دلگیری ! 

بفهمد که دلت برای چیزهای

کوچک تنگ شده !!!


پی نوشت دعا: یادم نمیرود آخرین خاطره کوه رفتنمان را... آنجا که نفست گرفت... و من هراسان کنارت نشستم و تو بی رمق خندیدی... یادم نمیرود مهربان! آن لحظه را که نفسهایت را میتوانستیم بشماریم اما تو برای دلخوشیمان لبخند زدی... و لعنت بر فردای آنروز که قلب مهربانت کُندتر از همیشه ضرب گرفت و بعد...

قرارِدل بیقرارم نبود از نوشتن پریشانیِ حالِ عموی عزیزم... اما همانگونه که خوانده اید در کامنتها... ته تغاریهِ دلبسته اش خواست که بگویم دعا کنین ما را ... که شفا بگیرد قلب مهربانش...

نظرات 12 + ارسال نظر
mojtaba چهارشنبه 5 تیر‌ماه سال 1392 ساعت 11:23 ق.ظ

مریمم!

من چی بگم آخه؟
جز دعا کاری از دستمون بر نمیاد
اینقدر بیقراری هم خوب نیس

mojtaba چهارشنبه 5 تیر‌ماه سال 1392 ساعت 11:28 ق.ظ

یه مرد میشه گریه کنه؟
یه مرد به یه دل پُر غصه؟
چونه اش بلرزه!
چشماش به نم بشینه
گریه امونش رو ببره
همین پریشب روی تراس کنار هم نشسته بودیم
خواستیم روی اون صندلی های خاطره ساز بشینیم اما...
من گفتم روی زمین بشینیم بهتره
مثل یه بچه سر گذاشتم روی شونه اش و از دل لامصبم گفتم براش از دلی که تنگ شده برایِ...
همین پریشب بود که دست انداخت دورِ شونه ام و گفت مرد که گریه نمی کنهـ...
باورم نمیشه الان...
بابا... بابا... بابا...
زیر هزار تا دستگاه و کوفت و زهرمار داره با مرگ مبارزه می کنه
اسمش هم سنگینه چه برسه به باور کردنش
مریمم!!!
بگو بچه ها براش دعا کنن

بذار سکوت کنم
نا گفتنی ها رو گفتی
مراقب خودت و نادی باش

mojtaba چهارشنبه 5 تیر‌ماه سال 1392 ساعت 11:37 ق.ظ

ممنونم عزیزدلِ خسته ام
که تنها نمیگذاری مرا که نالایق ترینم!!!

اللهم اشف کل مریض

mojtaba چهارشنبه 5 تیر‌ماه سال 1392 ساعت 11:43 ق.ظ

نادی که از همه مون بدتره
حالش خوب نبود
اینقد گریه کرد که یه دونه مسکن خورد و خوابید

تموم فکر و ذکرم نادیاس که به عمو وابستگی داره
بهش دلداری بده همه چی آروم میشه ایشالله

بزرگمهر چهارشنبه 5 تیر‌ماه سال 1392 ساعت 12:01 ب.ظ

سلام دخترم!
دعا می کنیم برای شفای تموم مریضا و همچنین بابای مهربون مجتبی و داداشِ عزیزخودم
ایشالله که همۀ مریضا شفا بگیرن و عمو هم همینطور

مجتبی جان عمو!
با گریه زاری و بیقراری نه تنها کاری از پیش نمیبری که مشکلی هم به مشکلات اضافه می کنی
تو الان باید قوی باشی و یه سنگ صبور برای دیگران
در عوض با صبر و حوصله و دعا به خودت و اطرافیان آرامش بده
به نادیا هم بگو عمو گفته اگه بخواد گریه کنه و بیقرار باشه از دستش ناراحت میشم

سلام مهربان پدر

طهورا چهارشنبه 5 تیر‌ماه سال 1392 ساعت 01:52 ب.ظ

امیدوارم زودتر عموی بزرگوارتون سلامت بشن.
اتفاقا مردها دیر گریه می کنند ولی وقتی گریه می کنند ...خیلی حزین و سنگینه...
سلام مریمی .

شما هم براش دعا کنین عمه
دیدم گریِ سنگینش رو دلم به درد اومد از سنگینی هق هق گریه هاش
سلام عزیزِمهربانم

bahar چهارشنبه 5 تیر‌ماه سال 1392 ساعت 03:55 ب.ظ http://staminofen.blogfa.com

میشه ازت بخوام بیای و واسه ی نفر دعا کنی؟؟؟

تو هم برای عموی من دعا می کنی؟

مهدی چهارشنبه 5 تیر‌ماه سال 1392 ساعت 05:10 ب.ظ http://catharsis.blogsky.com/

حالم گرفته شد . امیدوارم عموی شما هر چه زودتر خوب شه .
یک بار تجربه کردم این دستگاههایی که الان به عموی شما وصل هست . از اون سال شش یا هفت سال میگذره و من هنوز راه میرم ، کوه میرم ، با صدرا پسرم دوچرخه سواری میکنم و استخر میرم و شنا میکنم
اینها رو گفتم که مطمئن باشی چند وقت دیگه میتونی با عموی مهربونت باز هم خاطرات گذشته ت رو تکرار کنی .

ممنونم از اینهمه لطف و مهربانی!
خدا رو شکر حالتون خوبه و همه چی به خیر و خوشی گذشت
دلداریتون آرومم کرد
باز هم سپاس

لیلیا چهارشنبه 5 تیر‌ماه سال 1392 ساعت 06:28 ب.ظ

سلام مریم جون.

اوهوم..

همیشه باید کسی باشد!





انشالله که خوب بشه...

ما هم جز دعا کاری از دستمون بر نمیاد....

سلام لیلیای مهربانم!
تا اون یه نفر که باید باشه کی هست؟
دعا کن عزیزدلم دعا

لیلیا پنج‌شنبه 6 تیر‌ماه سال 1392 ساعت 04:07 ب.ظ

اون یه نفر..

فقط خدا...کسی که باید همیشه باشه...

بهترین و تنهاترین و مطمئن ترین تکیه گاه.....>خدا

لیلیا پنج‌شنبه 6 تیر‌ماه سال 1392 ساعت 04:08 ب.ظ

دعا ...

به روی چشم..حتما...

چشمت بی بلا عزیزدل

Sina پنج‌شنبه 6 تیر‌ماه سال 1392 ساعت 10:02 ب.ظ http://1aramesh.mihanblog.com

دعا کنیم، دعا اثر دارد...

دلم غصه دار شد از حال عموی عزیز و گرانقدرتون...

امیدوارم بهترین خبر خوش این روزهایتان، سلامتی ایشان باشد... انشاء الله...

دعای پاک دلی چون تو اثر دارد
ببخش اگر ناراحتت کردم
دعای زیبایی بود مرسی

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد