خدا بزرگه!

خدا بزرگه!

حتی در دلتنگی ها اتفاقا خدا در آن لحظه ها بیشتر کنار ماست ناز می کند می پرستم چون ترا و دوست می داری مرا
خدا بزرگه!

خدا بزرگه!

حتی در دلتنگی ها اتفاقا خدا در آن لحظه ها بیشتر کنار ماست ناز می کند می پرستم چون ترا و دوست می داری مرا

بزن باران...

بزن باران...کمی آرام ...که پاییز همصدایم شد...

که دلتنگی و تنهایی رفیق باوفایم شد...

ببار باران بزن بر شیشه ی قلبم...بکوب این شیشه را بشکن...

که درد کمتری دارد،اگر با دست تو باشد،

ببار باران درخت و برگ خوابیدن،

اقاقی، یاس وحشی،کوچه ها روزهاست خشکیدن!

ببار باران جماعت عشق را کشتن،

کلاغ ها بوته ی سبز وفا را بی صدا خوردن،

ولی باران توبا من بی وفایی...تو هم تا خانه همسایه میباری

و تا من میشوی یک ابر تو خالی....




پ.ن1:پـآیـیـز آمـده؛ از نـوبـرآنـه ے لـبـ هـایتــــ انـارے شـکـفـتـه مـے خـوآهـَم مـرا بـبـوس! /.

پ.ن2:فصل عشاق مبارک

+حلول ماه مهرماه اتمام خوابهای رویایی شب بیداری های طولانی بخور بخواب و بیکاری گشت و گزار و عیاشی بر شما خجستگان عزیزتر از جان ، تبریک و تسلیت باد …

+حاضر بودم نصف عمرمُ بدم اما در عوض پس فردا یکی از اون نیمکتای کلاس اول مدرسه ابتدایی یگانه(مدرسه دوران ابتداییم) مال من بود

+لالا گل مریم...

نظرات 40 + ارسال نظر
مریم پنج‌شنبه 30 شهریور‌ماه سال 1391 ساعت 11:24 ب.ظ

دلم واسه اول دبستانم تنگ شده

که وقتی تنها یه گوشه ی حیاط مدرسه وایسادی

یه نفر میاد و بهت میگه با من دوست میشی؟

حالا ما که دوستیم، فردا سر صف میبینمت !!

مقداد پنج‌شنبه 30 شهریور‌ماه سال 1391 ساعت 11:56 ب.ظ http://northman.blogsky.com

ما که تو دوران دانشگاهم شب زنده داری داریم :)
یاد دوران مدرسه بخیر، کلاس اول دبستان :(

سلام مقدادی
من میگم دانشگاه به همون شب زنده داریاشه
یادش بخیر
ای وای

فاطمه شمیم یار جمعه 31 شهریور‌ماه سال 1391 ساعت 12:57 ق.ظ

سلامم مریم جانم
میگم هر چند عاشق پاییزم...و منتظر بارونش...
ولی خدا وکیلی تابستون یه طرف اون شب بیداری جغد مانن ش یه طرف یعنی تو این سه ماه دریغ از یه شب زودتر از 3 خوابیدن

سلام فاطمه جانم
منم و بارون روزای سرد پاییز
همونو بگو
با وجود اینکه شبا کوتاه شده بود اما آدم دلش میخواست تا صبح بیدار بمونه
خلاصه امشب آخرین شبه شب زنده داریه
فیض ببر حسااااااااااااااااابی

بانوی اُردیبهشت جمعه 31 شهریور‌ماه سال 1391 ساعت 01:04 ق.ظ http://zem-zeme.blogsky.com

خاطرات، همیشه واسه آدم شیرینه!

امشب به این نتیجه رسیدم که بعضی وقتا، دقت کن.. فقط بعضی وقتا.. خاطرات تلخ از قند هم شیرین ترن! چون نایابن!

و اما پاییز!
+ از " آنتی هیستامین " متنفرم!!!
فقط همینو میتونم بگم!

منم ایضا" هم تبریک میگم و هم تسلیت!

+ من حاضرم نصف عمرمو بدم فقط خانم صیادی ( معلم کلاس اولم) یه بار دیگه بهم آیه الکرسی یاد بده، روحش شاد

سلام نگینی
آره بخدا من همیشه یاد یه خاطره هایی می افتم با وجود اینکه تلخ بودن اما نایابن
وای که چقدر دلم برای استرس شبای اول مهر مدرسه ام تنگ شده
خو لباس گرم بپوش که سرما نخوری
اما من تبریک میگم
خدا رحمتش کنه
اما معلم کلاس اول ما هنوز هم در قید حیاته نگینی

بانوی اُردیبهشت جمعه 31 شهریور‌ماه سال 1391 ساعت 01:05 ق.ظ http://zem-zeme.blogsky.com

کلاس اول که بودم هر کسی زودتر میرسید مدرسه کیفشو میذاشت روی ِ خط ِ سفید ِ صف ِ حیاط ِ مدرسه!

امروز به سرم زد برم مدرسمو ببینم! اما.. مسافت زیاده..
میترسم راهم ندن!

وای نگین...چقدر بامزه بودین شما
ای جان
اتفاقا مدرسه ما نزدیکه و ما نسل در نسل اونجا درس خووندیم و قراره دخترداییم شنبه بره کلاس دوم و من به هانه عکس انداختن میرم به مدرسه مون سر میزنم

بانوی اُردیبهشت جمعه 31 شهریور‌ماه سال 1391 ساعت 01:45 ق.ظ

دختر !!
انتی هیستامین قرض ِ ضد ِ حساسیته!!!!

اونجا کوه و کمره سرده اینجا چی؟


نگینی سئوالت رو بر عکس نپرسیدی؟
من از اوایل شهریور خبر از سرما دادم دیگه

تیراژه جمعه 31 شهریور‌ماه سال 1391 ساعت 02:35 ق.ظ http://tirajehnote.blogfa.com

به آخر پست که رسیدم تمام واژه هایی که برایت در ذهنم ردیف کرده بودم پر پر شد..
پاییز فصل عشاق؟
ای وای..
کاش این را ننوشته بودی و تو این روزها نخوانده بودمش..
تو بد ننوشتی..اما من درد کشیده ام از این فصل..
درد ها کشیده ام از این فصل زرد و سرد

بزن باران..بزن و خاطراتم را با خود ببر...
تا بشوم همان ابر توخالی ِ خالی..

سلام تیراژه جانم
وای خانمی ببخشین...وقتی استاد قلم خاطره های قشنگ از متنت تعریف کنه یعنی آخر خوشبختی
پاییز سلطان فصلها
ای داد
دل خودم بدجور درگیره... بدجور بغض داره
نمیدانم من ننوشتم...دلم نوشت
حالا درد را کشیدی چ رنگی کردی؟
ابر تو خالی

هیچ جمعه 31 شهریور‌ماه سال 1391 ساعت 07:32 ق.ظ http://hich2012.blogsky.com

پاییز بهار عارفان است .

و قدم بر چشمان من نهادی
سلام مهربانم

دعوتی از بلوغ جمعه 31 شهریور‌ماه سال 1391 ساعت 07:58 ق.ظ http://blugh.blogfa.com

سلام. چت خواندنی بلوغ با یک دختر دانشجو منتشر شد .(ظلم هایی که در خلقت به دخترا شده).
وقت کردین سری بزنید.
ضمنا اگر نمی خواهید به روز رسانی های بلوغ رو بهتون خبر بدیم حتما اعلام کنید تا با اصلاح لیست دعوتی های بلوغ دیگه مزاحم نشیم.

سلام
ممنونم از اطلاع رسانی تان
همیشه هستم و می خوانمتان
اما به سکوت

مشتاق جمعه 31 شهریور‌ماه سال 1391 ساعت 08:07 ق.ظ

سلام
میخوام یه خورده تو دوره کودکی دقت کنیم:
وقتی در دوره کودکی هستی دلت میخواد زودتر بزرگ بشی!دوست داری بقیه تو رو بزرگ بدونن.دوست نداری بهت بگن بچه!
اما دقیقا برعکس !وقتی بزرگ میشی دوست داری به کودکی برگردی..بقول شما حاضری نصف عمرتو بدی تا دوباره تو اون صندلیها بشینی!
نتیجه اخلاقی!:
1-ادم قدر اونچه داره نمیدونه!احتمالا دردوره های بعد هم این قصه تکرار میشه!پس مواظب باشیم بعدا حسرت همین وقتا رو نخوریم !هرکار بعدا میخوام حسرتشو بخوریم همین الان انجام بدیم!
2-در دوره کودکی صفای باطنی ادم داره که در هیچ دوره ای تکرار نمیشه.چون ما بدست خودمون تخریبش میکنیم.بهمین دلیل هم این دوره از همه زمانها برای ادم زیباتره!پس تلاش کنیم اون صفای باطن رو بدست بیاریم..و این باارزشتره.چون صفای کودکی غیراختیاری بود ولی اگه در بزرگی تلاش کنیم برای تحصیل صفای باطن ارزش بیشتری داره!
3-قدر بچه ها رو بدونیم. با اونا حوصله بخرج بدیم و سعی کنیم از صفای دلشون برای خودمون بهره ببریم(قابل توجه پدر مادرای خسته!)
اخرشم دعا کنم که خدایا خصلتهای خوب دوره کودکی رو بما برگردون!

سلام استاد عزیزم
دوران کودکی پره از خاطره های معصوم و پاک
پر از آرزوهای کوچیک و انتظار برای بزرگ شدن
چرا باید قدر اونچه که داریم رو نمی دونیم
چرا اینقدر نسبت به اونچه که در چنته داریم بی خیالیم
مامانی ِ من هم مث شما میگه مهربانم!!!
همیشه میگه مریمی یه روزی هم میاد که مث الان حسرت دوره جوونیت رو می خوری
پس الان هم قدر بدونو از جوونیت استفاده کن
شاد باش بخند آروم باش شلوغ باش اما همیشه به یاد خدا هم باش
من توو تمام دنیا فقط یه بچه رو می شناسم اونم هلینای عمه... اونقدر معصومیت و عشق توو چهره اش هست که آدم رو می بره پیش بال فرشته ها...

طهورا جمعه 31 شهریور‌ماه سال 1391 ساعت 10:48 ق.ظ

سلام
بارون رحمت خدا رفیق لحظه های مریم باد...

مریمی من هر روز مدرسه مو می بینم و یاد اون روز ها همیشه یه احساس ناب بهم میده که خیلی دوست داشتنیه ...

سلام عمه
وای دلم یه بارون حسابی میخواد
من هر روز که نه اما اغلب که بخوام و بتونم مسیر خونه رو به طرف مدرسه کج می کنم
و من چقدر احساس قشنگی دارم از دیدن مدرسه

فریناز جمعه 31 شهریور‌ماه سال 1391 ساعت 12:29 ب.ظ http://delhayebarany.blogsky.com

ولی باران توبا من بی وفایی...

تو هم تا خانه همسایه میباری

و تا من میشوی یک ابر تو خالی....


تو که دیگه همشو گفتی مریمی
حرفی نمی مونه واسه گفتن

فدای فرینازی بشم من

فریناز جمعه 31 شهریور‌ماه سال 1391 ساعت 12:32 ب.ظ

فصل عشاق رو به شخصه قبول ندارم که تنها پاییز باشه!
فصل عشاق برای من بهاره و طراوتش
تابستونه و گرمای سوزانش
پاییز و بلوغش
زمستون و آرامش عمیقش

فصل عشاق همه ی فصل هاس
همه ی فصل های با هم بودن براشون معنا داره


خدانکنه به جدایی...خدا نکنه به گرفته شدن عشق...خدا نکنه به یه خلأ عظیم! که اونوقت سال به سالم برات بی معناس و فصل واژه ای که بی اندازه بی مفهومه

و من لال میشوم

فریناز جمعه 31 شهریور‌ماه سال 1391 ساعت 12:33 ب.ظ http://delhayebarany.blogsky.com

شب زنده داری های ما فصل نمیشناسه
بسی به قول مقداد زیادتر هم می شه

منم دلم لک زده واسه دبستانم...واسه بچگیام
حتی واسه دوران پیش دانشگاهیم

واسه هر دورانی الا الان!

شب زنده داری مال اهل دلاس
البته به نظر ِ من
اما توو فصل درس و مدرسه بیشتر میشه
خودت بهتر میدونی که منم توو این چن ماه چقدر گرفتار ِ...
وای فرینازم
دعا کن همه چی ختم به خیر بشه

سجاد شاکری جمعه 31 شهریور‌ماه سال 1391 ساعت 12:50 ب.ظ http://beit.persianblog.ir/

سلام
خدا برایمان کافیست
و دیگر هیچ . . .

سلامـــ
ممنونم از حضورتان
و دیگر هیچ

مادمازل شرور جمعه 31 شهریور‌ماه سال 1391 ساعت 03:34 ب.ظ

از پاییز متنفرم. چون پُره از دلتنگیییی
واااای باید از این به بعد بشینم پای درس و مشق

راستش من همۀ فصلای خدا رو دوست دارم
اما بارون پاییز رو هم دوست دارم
و سپیدی برف دی ماه و بوی عید اسفند
من عاشق زمستانم

ریحانه جمعه 31 شهریور‌ماه سال 1391 ساعت 08:29 ب.ظ

مثل یک روحی ؛ رها از بند زندان و تنی!

دور هم باشی اگر از من ٬ همیشه با منی

خوب می دانی که در قلبم کسی جای تو را ...

بعد ِ تو دنیا برای من به قدر ارزنی ...

تو همیشه بی خبر مهمان بغضم می شوی

بی هوا از چشم های خسته ام سر می زنی

خسته ای از این همه طوفان پی در پی ولی

تو امید آخر عشقی ٬ نباید بشکنی !

گرمی دست تو غم را از دل من می برد

مثل یک آتش که می افتد به جان خرمنی

این همه مهر و محبت کار دستت می دهد

وای از آن روزی که دستت می رسد پیراهنی...

اِن یکادُ الذینَ ... چشم نامحرم به دور !

چشم این قوم و برادرهای شوم ِ ناتنی!

من نمی خواهم که هرشب یاد تو باشم ولی٬

تو مگر از خواب های خسته ام دل می کنی؟!

دوست داری بازهم "پروانه تر" از این شوی؟

که تمام لحظه هارا پیله دورت می تنی؟

فکر کن بود و نبود من چه فرقی می کند!؟

مثل من این روزها وقتی به فکر رفتنی

رد پایت را بگیر از کوچه های این غزل

گرچه تو تنها دلیل شاعری های منی...

وای مریمی چقدر متن اولت عالی بود !!!ممنون

ببخشید این روزا خیلی سرم شلوغه کلن کم نت میام ...

من نمی خواهم که هرشب یاد تو باشم ولی٬
تو مگر از خواب های خسته ام دل می کنی؟!

و بازهم بوی خوش ریحانه و غزلهای انتخابی اش
خواهش می کنم خانمم
قابل تو رو نداشت عزیز

بانوی اُردیبهشت شنبه 1 مهر‌ماه سال 1391 ساعت 01:43 ق.ظ

نه درست پرسیدم!

گفتم که: اونجا کوه و کمره و سرد، اما اینجا گرمه و سرمایی در کار نیس!!

من از گرما متنفرم نگین
و ممکنه تو از سرما
یا شاید دلت لک بزنه برای یه کره سرمای حسابی
از اونا که ته دلت رو برای یخ زدن خالی میکنه
اما وقتی بیای مثلا اینجا بعد یه مدت دلت برای شهرت تنگ میشه
و منم همینطور
خصلت آدما همینه نگینی
من الان عاشق سرما و برفم

تیراژه شنبه 1 مهر‌ماه سال 1391 ساعت 02:47 ق.ظ http://tirajehnote.blogfa.com

سلام عزیز جانم
من استاد نیستم
اما تو خیلی خوب نوشتی...خیلی خوب...

دلم میخواست برایت کامنتی شبیه کامنتهای غزلوار خودت بگذارم
اما این پاییز نوشتها رمق گیر اند..
بگذار بارانی ببارد و ابر هایم بروند...


سلام بانوی مهربانی های ناب
این تعریفت منو تا دم ذوق مرگی برد تیراژه جانم
نوشته های تو باعث میشه که کامنتای من عاشق بشن و غزلوار بنویسن
پاییز نوشتهای رمق گیر...عجب واژه ی بکری

محمد مهدی شنبه 1 مهر‌ماه سال 1391 ساعت 09:44 ق.ظ http://mmbazari.blogfa.com



سلام

پاییز یعنی بهاری که دارد تمام میشود و به خوابی سنگین دعوت شده ...

سلام برادر میکده های عارفانه ام
پاییز یعنی دلی که عاشق شده است اما دوری یار دیده است

ر ف ی ق شنبه 1 مهر‌ماه سال 1391 ساعت 09:52 ق.ظ http://www.khoneyekhiyali.blogsky.com

خیس ِ عطر ِ باران شدن در مهر ِ نگاهت و
غمناک کردن ِ دل به رسم ِ عاطفه و
چیدن ِ دسته گلی از صداقت ی یار
این ها ، حکایتِ ماهِ مهر و مهربانی است ...
راستی که پاییز
فصل ِ دل ِمن است ...
سلام بر مریم ِ مهربان
خجسته تر از آنیم که ماه ِ مهر پایانمان باشد

دلها فقط در پاییز عاشق میشوند
سلام ر ف ی ق عزیز و مهربانم
خجستگیتان مبارک عزیز

امید گرمکی شنبه 1 مهر‌ماه سال 1391 ساعت 10:52 ق.ظ http://garmak.blogsky.com/

جا گیرت اومد یکی هم برای من رزو کن

البته من همیشه میز اخر میشینم

سلااااااااااااااام داداش گرمکی
ئه ئه شما هم؟
بچه شیطونای کلاس میرن آخر کلاس می شینن
منم همیشه آخر کلاس می نشستم
البته قد بلند و خوشتیپی رو هم در نظر بگیرین

hich شنبه 1 مهر‌ماه سال 1391 ساعت 12:02 ب.ظ http://hich2012.blogsky.com

...انگاه که سخن از معصومیت و زلال بودن می رود ...وجودم یکپارچه اشک می شود در فراغ عشق محض...ان لحظه هایی را به یاد می اورم که مادر ،آن سلطان عاشقان و قطب عارفان برای واپسین بار چشمانش رابه این دنیای خاکی بست ..و من با همه وجودم معصومیت یک کودک 6 ساله همراه با مظلومیت را در چهره این بانوی 60 ساله به وضوح می دیدم مثل آینه صاف صاف ... اکنون هرگاه می خواهم دلم صفایی پیدا کند و زندگی ام طعم و رایحه ی از دست رفته اش را برای چند لحظه هم که شده احساس کند به تصویرشان چشم می دوزم و یا تصویرشان را در ذهن مجسم می کنم و جز عشق ناب و حرارت حیات و معصومیت و مظلومیتی شگفت انگیز چیزی بر وجودم گذر نمی کند ....و آهی است که از ژرفای جان برمی اید ...لطفتان مستدام ...و جویبار مهربانی هایتان بر همه همراهانتان جاری باد.

سلام استاد مهربانم
و من برای شادی روح مادرتان فاتحه می خوانم امید که قرین رحمت ایزدی قرار گیرند
خدا همه رفتگان را بیامرزد
روزی من هم خواهم رفت میدانم
اما آیا کسی خبر از رفتنم خواهد داد
دعایم کنید استاد

بانوی اُردیبهشت شنبه 1 مهر‌ماه سال 1391 ساعت 05:29 ب.ظ

کره سرما چیه مریم؟
والا من کلا دوماه سرما بیشتر به چشم نمیبینم!
پس طبیعیه که عاشق سرما باشم و البته یکم گرمای هوا

اشتباه تایپی بود خانمی
خواستم بگم یه ذره سرما
ولی من دو ماه بیشتر گرما به چشم نمیبینم
می بینی؟...ایران سرزمین چهار فصل
منم عاشق سرما هستم...میتونی برای یه ماه و بیشتر بیای بیجار
خیلی خیلی بهت خوش میگذره

محیا شنبه 1 مهر‌ماه سال 1391 ساعت 10:25 ب.ظ http://rooja.blogfa.com/

سلام مریمی
ولی من بهار فصل عشاق میدونم پاییز خیلی دلگیره !!!

سلام زندگی
اما من عاشق بارون پاییزم
درسته دلگیر هست اما بارونش محشره
درست نمیگم؟

محیا یکشنبه 2 مهر‌ماه سال 1391 ساعت 12:13 ق.ظ http://rooja.blogfa.com/

مبارکه عزیزدلم
چقدر آواتورت نازه

امیرحسین... یکشنبه 2 مهر‌ماه سال 1391 ساعت 12:43 ق.ظ http://afrand2.blogsky.com

آغاز پاییز ، پادشاه فصل ها هم بر شما مبارک
مدرسه را دوست داشتم و دارم. اما دوست ندارم اول مهر اش را دوباره تجربه کنم

سلام
مرسی امیرحسین
چرا آخه؟
من حاضرم دوباره از سر برم کلاس اول رو بخوونم

مجتبی یکشنبه 2 مهر‌ماه سال 1391 ساعت 03:30 ب.ظ http://makamtarim.persianblog.ir

پاییزتان مبارک!

بر شما هم مبارک

حبیب... یکشنبه 2 مهر‌ماه سال 1391 ساعت 03:54 ب.ظ

سلام...چقدر سرتان شلوغ شده... دلم برای وبتون تنگ شده بود...

سلام برادرم
سر ِ من شلوغ نشده شما کم پیدا شده اید
ممنونم

گلسا یکشنبه 2 مهر‌ماه سال 1391 ساعت 04:57 ب.ظ http://golsa70mahdiyar.blogfa.com/

سلام

سلام خانوووم

آوا یکشنبه 2 مهر‌ماه سال 1391 ساعت 06:05 ب.ظ

سلام گل مریمی
چطوری عزیزم؟
این فصل زیبا بر تو هم مبارک ...
تو که هنوز درست تموم نشده، پس از اون صندلی و نیمکت ها خوب استفاده کن ...
واقعا همین طوره که گفتی، پاییزو خوب وصف کردی...
دوست دارم
و دلم واسه هفتمین قاب تنگ شده...
شاد و پیروز باشی همیشه...

سلام آوای خوش
ممنونم...دلتنگتون بودم عزیزمهربانم
کجا بودین؟....پایان نامه به کجا کشید؟
چشم البته من محصل نیستما...دانشجوام
خوشحالم که خوشت اومده
وای آوا...
ماه تولد دایی فردادمه و من دلتنگتر... تو بگو چیکار کنم؟

محدثه یکشنبه 2 مهر‌ماه سال 1391 ساعت 07:15 ب.ظ http://shekofe-baran.blogsky.com/

پاییز...
فصل عشاق!!!
عاشقی که دیگر تنهاست!
عاشقی که عاشق نیست!
عاشقی که به جای "یار" زانوهایش را بغل میکند!

پاییزت... مبارک...

سلام محدثه جانم
عجب گفتی:عاشقی که عاشق نیست
دلت پُره فکر کنما
پاییز توام مبارک عزیزدل

محیا یکشنبه 2 مهر‌ماه سال 1391 ساعت 09:46 ب.ظ http://rooja.blogfa.com/

در راستای توهین به پیامبر اسلام استفاده از "جستجوگر گوگل " و سایت "یوتیوپ ممنوع......
به گزارش خبرگزاری فارس، پس از آنکه «مارتین جوزنبولت» مدیر شرکت گوگل طی سخنانی اعلام کرد که انتشار فیلم موهن به رسول‌الله را در یوتیوپ متوقف نمی‌کند و علت آن را آزادی اندیشه نامید علمای مسلمان استفاده از جستجوگر گوگل و سایت یوتیوپ را در تمامی کشورهای مسلمانان تحریم کردند.
بنابر این گزارش علمای مسلمان خواستار توقف استفاده از گوگل و یوتیوب به مدت دو روز شده‌اند تا معلوم شود یک میلیارد و نیم مسلمان نمی‌توانند توهین به پیامبر بزرگوارشان را بپذیرند.
به گزارش فارس، قرار است روز دوشنبه و سه‌شنبه 24 و 25 سپتامبر(3 و 4 مهر) روز عدم استفاده از دو سایت یاد شده است و انتظار می‌رود در صورت همراهی همه مسلمانان با این امر سهام شرکت گوگل افت کرده و خساراتش به 210 میلیون دلار برسد.
لطفا اطلاع رسانی کنید

گلسا دوشنبه 3 مهر‌ماه سال 1391 ساعت 01:15 ق.ظ http://golsa70mahdiyar.blogfa.com/

سلام خانومی

خواب های رویایی ، شب بیداری های طولانی ..!!
واقعا اینو خوب اومدی !
البته شما همیشه خوب میای
سمت ما هم بیا

علیک سلام
بله عزیزم
بله چشم میام

آوا دوشنبه 3 مهر‌ماه سال 1391 ساعت 08:37 ق.ظ

صبحت به خیر و شادی گل مریمی
خدا رو شکر تموم شد عزیزم...خدا رو شکر
می دونم دانشجویی ...حتما کلاسا شروع شده ..

براش کامنت بذار و تولدشو تبریک بگو ...حتما می خونه...
آخه چرا یهو بی وفایی کرد ..من اصلا مشغله و این حرفا رو قبول ندارم...فرداد از یه چیزی به هم ریخت که تمام خاطراتو با خودش برد...
شاد باشی عزیزم

صبح توام بخیر آوا جانم
خدا رو شکر خیلی خوشحالم
بله از هشتم مهر دیگه رسماً شروع میشه
چشم...اما آیا هست و می خوونه؟ آیا جواب میده؟
نمیدونم...بخدا منم کلافه ام
توام همینطور مهربانم

علیرضا دوشنبه 3 مهر‌ماه سال 1391 ساعت 10:18 ق.ظ http://www.ghasedak68.blogfa.com

تصویر قشنگ بود خیلی...دوست داشتم...
پائیز شما هم مبارک....
پی نوشت ۱ هم عالی بود...

سلام علیرضا
قابل شما رو نداشت
ممنونم

نازنین زینب دوشنبه 3 مهر‌ماه سال 1391 ساعت 03:53 ب.ظ http://zendegikon.blogsky.com

سلام مریم جون
چطوری؟؟؟؟؟

علیک سلام زینبی...
ممنونم شما خوبین؟

نازنین زینب دوشنبه 3 مهر‌ماه سال 1391 ساعت 03:54 ب.ظ http://zendegikon.blogsky.com

اندوهت را به برگها بسپار....
مهرت مبارک مهربون

برگها زیر پای عابران خش خش اندوهشان را به گریه می نشینند
بر شما هم مبارک

آوا سه‌شنبه 4 مهر‌ماه سال 1391 ساعت 12:33 ق.ظ

سلام مریم عزیزم
خوبی؟
اینجایی؟
تو دختر خوش قلب و با محبتی هستی ...
کاش می دونستم چی می خونی.....
البته قصد کنجکاوی ندارما...
شب خوبی داشته باشی

سلام آوای خوشم
خوبم الحمدلله
بله آن هستم
من هیچکسی جز یه مریم نیستم عزیزمهربانم
بله خواهش می کنم علوم اجتماعی گرایش پژوهشگری میخوونم
خوشحالم که برات مهمه
شما هم همینطور

ستوده سه‌شنبه 4 مهر‌ماه سال 1391 ساعت 05:52 ب.ظ http://sootoodeh.blogsky.com

من اصلا دلم برای مدرسه واون دوران تنگ نمیشه دوست ندارم به ان زمان برگردم .
اما پاییز را دوست دارم شاید چون زاده پاییزم ودختر پاییزیم

خو آخه نیست از اون زمان زیاد میگذره اینه که یادت رفته چن سال پیش کلاس اول بودی پس نتیجه میگیریم دلت تنگ نمیشه
کدوم ماهش؟چ روزی؟

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد