خدا بزرگه!

خدا بزرگه!

حتی در دلتنگی ها اتفاقا خدا در آن لحظه ها بیشتر کنار ماست ناز می کند می پرستم چون ترا و دوست می داری مرا
خدا بزرگه!

خدا بزرگه!

حتی در دلتنگی ها اتفاقا خدا در آن لحظه ها بیشتر کنار ماست ناز می کند می پرستم چون ترا و دوست می داری مرا

مانـده ام بی تـو چرا باغـچه ام گـل دارد

چشم انتـــــــــظارم 

 

 جـمــعــه هـا طـبــع مـن احــساس تــغـزل دارد

نــاخــودآگـاه بــه سمـت تـــو تـمایـل دارد

بی تو چنــدیـــست که در کار زمــیـن حــیرانم

مانـده ام بی تـو چرا باغـچه ام گـل دارد

شایـد ایـن باغــچه ده قـرن به اســتقبــالت

فــرش گسـتـرده و در دســت گلایــل دارد

تا به کی یکسره یکریز نباشی شب و روز

مــاه مخــفـی شــدنـش نـیــز تـعــادل دارد

کودکی فـال فروش است و به عشــقـت هـر روز

می خـــرم از پــسرک هـر چه تـفــال دارد

یــازده پـله زمــین رفـت بــه سـمــت مــلکوت

یــک قـدم مانــده زمـیـن شــوق تکامـل دارد

هـیــچ سـنگی نـشـــود سـنگ صـبورت، تـنـــها

تکیـــه بــر کــعـبــه بــزن، کـعــبه تــحـمــل دارد ... 


 

پی دلی نوشت:آقا در این زمانه ای که ما را به هیچ می فروشند! نمیخری کنیزی مولا؟! آقا منم مریم... خاک پای گریه کنان بچه های هیئت امام علی دانشگاه... چای ریز و کفش جفت کُن هیئت محبان رقیه ات! آقا دلم به جمعه های مسجد ولیعصر خوشه و به زیارت عاشورای دم غروبش ... آقا نکنه از درگاهت بیرونم کنی ... آقا نکنه حسرت کربلا رو به دلم بذاری

دلم هواتو کرده منو ببر به کربلا

یاد چشاتو کرده منو بخر تو رو خدا

اگه تو رو نبینم دق می کنم میمیرم

وقتی دارم میمیرم سراغتو میگیرم

عیب نداره ... صبر می کنم ... اصلاً دیگه از این به بعد تو خلوتم که باهات بشینم درددل میگم آقا باشه ... منم خدا دارم ... درسته بدم... روسیاهم ... چه بگی برو ... چه بگی بیا... بازم میگم دوستت دارم به همه روسیاهیم با همه بدبختیام بازم جار میزنم آی حسین فاطمه دوستت دارم با دوری حرمت میسازم با دلتنگی بین الحرمین میسازم این دلتنگی رو ازم نگیر آقا... عیب نداره بازم میگم اگه تو کربلا راهم ندادن ... اگه نتونستم حرم عباس رو ببینم ... میگم دلم گرفت میرم پیش امام رضا سر رو سنگ حرمش میذارم و عقده دل وا می کنم میگم همه رفتن کربلا و من جا موندم... جا موندم... جا موندم؛ همه رفتن شش گوشه رو دیدن من ندیدم ندیدم ندیدم 

آقا نذار حسرت به دل و ناکام از دنیا برم. حسین جان! بیا و رحم کن به این کنیزت و امضا کن دعوتنامه کربلاتو براش ... آقــــــــا!

نظرات 42 + ارسال نظر
گندم پنج‌شنبه 18 اسفند‌ماه سال 1390 ساعت 11:38 ق.ظ http://ayenehaye-nagahan.blogsky.com/

سلام.از آشنایی با تو خوشحالم عزیزم.زیبا می نویسی

نه گندم خورده ام نه سیب
من به چشمان تو نگریستم
که از بهشت به سرزمین دلت تبعید شدم
سلام

Sajjad پنج‌شنبه 18 اسفند‌ماه سال 1390 ساعت 11:41 ق.ظ http://www.MLBK.blogsky.com

فاطمه موسوی پنج‌شنبه 18 اسفند‌ماه سال 1390 ساعت 11:50 ق.ظ

سلام تقدیم به مریم خانم گل

با خدا باش و ژادشاهی کن //بی خدا باش و هر چه خواهی کن

سلام خدمت خانم فاطمه جان
گفتی دلت کربلا میخواد گفتم بیای یه سری هم به دل من بزنی
مرسی عزیزدل

گندم پنج‌شنبه 18 اسفند‌ماه سال 1390 ساعت 12:17 ب.ظ http://ayenehaye-nagahan.blogsky.com/

عزیزم لینک شدی

چشمانت برای همیشه مال دلم شد

سارا پنج‌شنبه 18 اسفند‌ماه سال 1390 ساعت 02:36 ب.ظ http://sm19.blogfa.com

سلام مریم جون
ایشاالله امام حسین (ع)حاجت روات کنه
راستی تولدت کی هست؟ فروردینی؟
پیشاپیش مبارک عزیزم

سلام ساراجانم
ایشالله با هم بریم کربلا یعنی میشه؟
تولدم؟ نه بابا حالا نیست
نمیگم بذار راز بمونه
به هر حال ممنونم

مینا پنج‌شنبه 18 اسفند‌ماه سال 1390 ساعت 03:04 ب.ظ http://www.tabassom-16.blogsky.com

اللهم عجل لولیک الفرج!

اللهم عجل للفرج المولانا صاحب الزمان
اللهم آمین

مادمازل شرور پنج‌شنبه 18 اسفند‌ماه سال 1390 ساعت 03:56 ب.ظ http://madmazelsharur.blogfa.com

اینجوری نگو مریم جان
ایشالا یه روزی دعوت میشه مطمئن باش هیچ کاری بی حکمت نیست
حتما واست دعا میکنم تا به مرادت برسی
قربونت دل مهربونت

بر مشامم می رسد هر لحظه بوی کربلا
بر دلم ترسم بماند آرزوی کربلا
تشنه آب فراتم ای اجل مهلت بده
تا بگیرم در بغل قبر شهید کربلا
یعنی میشه آرزو به دل نمیرم؟ یعنی میشه برم و شش گوشه رو ببینم
ای خدا خودت بهم کمک کن

نازی پنج‌شنبه 18 اسفند‌ماه سال 1390 ساعت 04:39 ب.ظ

عزیزم امیدوارم به همه ی حاجت هات برسی
تو دلت خیلی پاک و مهربونه

وای نازی جونم
تروخدا تو برام دعا کن
نمیدونم چیکار کنم؟ دارم دق می کنم خانم گل
بخدا خیلی خیلی دلتنگ کربلاشم
میشه؟یعنی میشه بری؟

ساغر پنج‌شنبه 18 اسفند‌ماه سال 1390 ساعت 07:57 ب.ظ http://barantar-az-to.blog.com

چطوری؟
پیشوازم درست شد؟
خودم که هیچی نمیتونم بشنوم
هیشکی لینکم نمیکنه

ممنونم مثل پلو تو دوری
پیشواز نه بیسواد آهنگ وبلاگ
چرا هر دوشو حذف کردی خانمی؟ یکیشو بذار خب
قربونت برم من که لینکت کردم
خو از همینجا از همه دوستان عزیزم که این کامنت و پاسخ من به کامنت رو می خونن درخواست می کنم برن وبلاگ ساغرِ من و براش نظر بذارن
و در صورت تمایل لینکش کنن
صدا به همه رسید؟

سعیده پنج‌شنبه 18 اسفند‌ماه سال 1390 ساعت 08:57 ب.ظ http://s73.blogsky.com

چقدر شعر بالایی قشنگ بود
می دونی مریم جان، هیچ وقت نمی تونم مثل تو این جور حرفامو بنویسم...بعضی چیزا رو بعضی آرزو ها را انقدر دوست داری که نمی خوای با بقیه قسمتشون کنی...نمی خوای بیانشون کنی..که نکنه یه وقتی یکی بیاد و فقط نگاشون کنه...یکی بیاد و اونا رو به سخره بگیره...
آدما فرق می کنن...عقاید فرق می کنن و متاسفانه ارزش ها هم متفاوتن...

سلام

وای سعیده امروز به فکرت بودم
دفتر خاطرات من پره از این حرفا وقتی چیه بمیرم برن بخوونن همه برای این درددلام بیشتر گریه می کنن تا فراق خودم
به هرحال الانم اونقدر دلم تنگ اومده بود که نوشتم و گذاشتم اینجا
لاقل نظری که میذارن و دلداری که میدن کمی آرومم کنه
میدونم بذار هر کی دلش میخواد مسخره کنه بذار بهم بگن دیوونه اگه این دیوونگیه من دیوونه ترین فرد عالمم
مثلا چقدر برای چادر پوشیدنم تحقیر کردن ولی من گوش ندادم
چی بگم دیگه؟
الا ای اهل عالم مریم دیوانه حسین (علیه السلام) است
دلش کربلا میخواهد
مست میخانه حسین است
اگر ساقی حسین است
من می نخورده مستم
یا حسیــــــــــــــن

جوجه اردک زشت پنج‌شنبه 18 اسفند‌ماه سال 1390 ساعت 10:32 ب.ظ

سلام خواهر آسمانی

هرکس به زیارت امام رضا .ع. می رود تمام غصه های عالم از دلم آدم میره اما وقتی میری بین الحرمین غصه های آدم وعالم میریزه روی دلت
بدترین حالت اینه که فقط یکبار بری زیارت آنقدر بده که گفتن نداره آدم دیونه میشه لحظه برگشتن دیگه هیچی آرومت نمی کنه جز رفتن دوباره و هرباره...نرفتن بهتراز یک بار رفتنه این رو از کسانی که عاشقانه رفتن بپرس

دعا میکنم همیشه بطلبه بری چون عاشقانه وآگاهانه میری

سعادت بزرگیست کفش جفت کردن نصیب عده معدودی میشه عاشق چای ریختنم

سلام برادر بهشتی ام
من زیارت امام رضا که میرم بیقرارتر میشم ولی خب همون آرامش هم میاد تو دلم
وای خداجون نکنه کربلا رفتین؟ درسته؟
آره شما رفتین کربلا؟بابا کجایی بیا ببین پسرت کربلاییه
اینا نمیذارن برم کربلا بعضیا هموناکه اسمشونو آوردم ب ا ب ا
چون گفتم و شرط گذاشتم با خدا و امام حسین و بابا و مامانم که برم کربلا دیگه برنمیگردم مستقیم تا بهشت
قراره برم و شهید بشم و همونجا بشم خاک زیر پای زائرای امام حسین
بشم خاک زیر پای کنیزای حرم عباس علی
اینه که نمیذارن برم
چای ریز... همه میدونن من عاشقم هیشکی به خودش جرات نداده بیاد جای منو بگیره ... گرد کفشا رو گرفتنو جفت کردنش
بعد آروم یه گوشه هیئت بشینی و مثل یه بچه یتیم سر به دیوار بذاری و گریه کنی آخ چه حالی داره

فریناز پنج‌شنبه 18 اسفند‌ماه سال 1390 ساعت 10:58 ب.ظ

چقدر تو پاکی مریمی

یه جاهاییشو نمی شه آروم نخوند...


ببخشید این روزا کلا خیلی کم هستم.شاید یه درگیریه بین خودم و ...

رمز مطلبم همون همیشگیه ستا بانو
بخونی می فهمی

کجایی تو دختر دق کردم از دوریت
آره نمیشه آروم شد نمیشه قرار گرفت نمیشه گریه نکرد
نمیدونم چرا اینقدر دلم هوای کربلا کرده عزیزدل
من پاکم یا تو که ختم قرآن میگیری؟ من پاکم یا تو که نذر چهل جمعه بلکه ام بیشتر گرفتی؟ من پاکم یا توکه اینقدر مهربونی؟
دیگه به منه روسیاه نگی پاک
چرا خانمی کم هستی؟خو دلم برات تنگ بشه چیکار کنم؟
شمارتو ندارم که بهت زنگ بزنم چجوری دلمو از دوریت آروم کنم؟
چشم چشم میام و میخوونمت

س جمعه 19 اسفند‌ماه سال 1390 ساعت 12:39 ق.ظ

برادر بهشتی

عجـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــب

اونوخت این کجاش تعجب داشت؟
چیش عجیب بود؟
"س" آشنای دلم نیستی چشمانم حدست می زند اما دلم...

شب های نقره ای جمعه 19 اسفند‌ماه سال 1390 ساعت 01:01 ق.ظ http://silvernights.blogsky.com/

امیدوارم قسمتت بشه
حال خوبی داری چقدر صمیمی ... دلم تنگه واسه یه صمیمیت عاشقانه ی اینجوری ... خیلی وقته راحت و صمیمی حرفمو نزدم ... دور شدم غریبه شدم ... غریبه
یه کم برام دعا کن دلت پاکه صدات به جاهای خوب می رسه مال من از این سقف خاکی بالاتر نمیره
اگه رفتی یادم باش مریم می دونم که میری
برام دعا کن

مدت هاست که بر گیسوانم
مهربان و رقیق می باری
بیهوده نیست
که هوای دیدنت
در پنجره ها شتاب گرفته است
سلام ئاسو جانم
یعنی واقعا به نظر تو قسمت این دل من میشه برم؟
دعام کن خانمی
تو دلت پاکه و عاشق خدا به دلت نظر داره دعام کن تروخدا
فدای تو بشم

سایه جمعه 19 اسفند‌ماه سال 1390 ساعت 11:47 ق.ظ http://shadowplay.blogsky.com/

زیارت دلت قبول

رد گام های پاییز
مرا به خانه دلت می آورد
تو که عاشق پاییزی!
فدات بشم سایه جانم
خیلی دوستت دارم عزیز دل

طهورا جمعه 19 اسفند‌ماه سال 1390 ساعت 02:52 ب.ظ

نه آهی مانده تا از دل برآرم
نه اشکی تا که از خجلت ببارم
اگر خوبم اگر بد هر که هستم
امیرالمومنین را دوست دارم
گنه کارم ولی خون حسین است
که می جوشد ز چشم اشکبارم

برادرزاده جان خیلی خوب بود مخصوصاًدردلت.......

مانده ام بی تو چرا باغچه ام گل دارد.

راستی مریمی جون نگفته بودی برای هیأت چای می ریزی والا عمه عمراًاسم چای برای مریمی می آورد .من چای هیآت می خوام
امیدوارم به همین زودی یه پست بزنی و دلنوشته ی کربلاتو بنویس.یعنی زائر بشی

سلام عمه جانم
چقدر شعرتون قشنگ بود عمه
دارم دیوونه میشم عمه دارم جون میدم چرا من نمیرم به کربلا چرا؟
خواستم مثلا فروتن باشم عمه اما انگار نشد
تروخدا یه بار بیاین هیئت تا خودم براتون چایی بریزم و بدم بخورین هیچوقت طعمش از یادتون نمیره بانو
عمه بذارین درددل کنم:آخه منم عمه ام! عمه یه دخمل ناز به اسم هلینا عمه دلم براش یه ذره شده راه رفتنشو ندیدم عمه عمه گفتنشو نشنیدم عمه خندیدنشو ندیدم عمه دلم داره میترکه عمه طهورا
این دعای آخریت محشر بود محشر
مرسی عزیزدلم
الهی همه با هم بریم به کربلا
به امید ظهور آقا این جمعه هم نیامد واااااای بر ما

طهورا جمعه 19 اسفند‌ماه سال 1390 ساعت 07:19 ب.ظ

علیک سلام مریمی اون شعر از استادغلامرضا سازگار است .
اشعار استاد بسیار دلنشینه برو تو سایتش حظی ببر.
برای منم دعا کن

بازم سلام عمه!
اگه شعری که من گذاشتم رو میگین که مال حمیدرضا برقعیه
اما اگه مال خودتونو میگین نمیدونستم برم ببینم شعراش چیه فکر کنم باب دل اینروزای منه
فدای مهربونی عمه طهورا بشم من

سحر جمعه 19 اسفند‌ماه سال 1390 ساعت 08:49 ب.ظ http://acnc.mihanblog.com/

سلام ...
دل مارو هم هوایی کردی ها ...
ایشالا با این دل پاکت خدا قسمتت کنه ..بری اونوقت برا ماهم بخوای که ما هم بریم ..

هوایی بشه یا نشه مهم اینه من دلم میخواد برم کربلا
حالا میخوام جشن گلریزان بگیرم برا خودم
هر کی هر چی بضاعتشه بذاره جمع کنیم ببینم من میتونم برم کربلا بعد اونجا دعا می کنم شما هم قسمتتون بشه
دلم برات تنگ شده بود سحری خانوم

خاطره شنبه 20 اسفند‌ماه سال 1390 ساعت 01:45 ق.ظ

وقتی توبه دنیام امدی،دنیاخودش راکنارکشید،چون تو(حسین)شدی دنیای همه ی ادمها
سلام..
هرچندشماماروبه خونه ی دلت راندادی،اما من به عنوان نالایقی که بوسه برضریح عشق عالم زده،باتمام وجود ازاقام حسین میخوام مریم ومریم ها روصدابزنه
هروقت رسیدی بهشت سلام ماروهم به اقا برسون
خدای حسین نگهدارت.

سکوت کنم بهتر نیست وقتی حق مطلب دل را ادا کرده اید من چه بگویم؟
خوشا به حالتان که مشرف شده اید و ما که از دوری ضریح شش گوشه اش داریم مثل شمع ذره ذره میسوزیم چه کنیم
بهشت ...تکه ای از بهشت...تمام بهشت...بهشت روی زمین کربلاس
اگر رفتم و لایق بودم چشم

خاطره شنبه 20 اسفند‌ماه سال 1390 ساعت 02:11 ق.ظ

خونه اقاحس وحال عجیبی داره مریم.(باعث تداعی اون لحظه های قشنگ شدی)
...هرلحظه پربغض میشی واشک بی اونکه بفهمی ازچشات سر(بافتحه بخون!)میره
اصلا اونجا دوست داری بغض کنی،عاشق گریه میشی
...حالت گرفتست،اگه نتونی بارونیشی
..بلورهای روشن اشک بهترین هدیه اقاست
حسینم،هرچه زودتراین هدیه رونصیبت کنه.
..واین پایان مزاحمتهایم!!

حسینم،هرچه زودتراین هدیه رونصیبت کنه.
..واین پایان مزاحمتهایم!!
این جمله تون یعنی چی؟
گفتم از اینکه ناشناسین من اذیت میشم
دوستان قدیمم میدونن من قبلا در بلاگفا وبلاگ داشتم اما بخاطر حضور افراد بی هویت و حرفهایشان به ستوه امدم و به بلاگ اسکای کوچ کردم اما اگر اینجا هم اینگونه اذیت شوم حتما از دنیای مجازی خواهم رفت
فقط همین وگرنه شما نه مزاحمید نه من از وجود شما ناراحتم
به هر حال ممنونم از حضورتان و لطف و مهربانیتان

حمید شنبه 20 اسفند‌ماه سال 1390 ساعت 09:03 ق.ظ http://samandis.blogfa.com

سلام. خوبید؟
به امام شکایت آدم ها رو می کنید یا ازش آرامش می خواید؟

سلام
شکایت؟... من حتی آرامش هم ازش نمیخوام...من حسین رو برای کربلاش ... برای علی اکبرش... برای زینبش... برای رقیه اش... برای علی اصغرش... برای آرمانهاش دوست دارم و میخوام
من از حسین عاشق شدنمو و سوختن در این اتش رو میخوام
خوشحالم که عاشقم
عاشق اهل بیت
عاشق حسین علیه السلام
شکایت بردن بر محضر عشق که رسم عاشقی نیست
باید معشوق رو همونطور که هست دوست داشته باشیم

مشتاق شنبه 20 اسفند‌ماه سال 1390 ساعت 09:26 ق.ظ

سلام بر زائر کربلا!
آخه زیارت اصلی مال دله.. که دلتون حسابی کربلاییه.. قدر این دل کربلایی رو بدونین..باور کنید بعضیها همینجا زائرند.. و بعضیها اونجا هم زائر نیستن..
یادش بخیر سال قبل تو عید نایب الزیاره بودیم کربلا... میدونید کربلا یه جاییه که غیر امام حسین و... دیگه جاذبه دیگه ای نداره.. لذا خلوص سفر کربلا بیشتره.. خطر هم که توش هست و مساله رو جدی تر میکنه.. خلاصه امام حسین همه چیزش فرق داره..
دعا میکنم انشاا.. نصیبتون بشه از نزدیک برین زیر قبه برای ما هم دعا کنین..

سلام استاد!
عشق حسین در ذره ذره سلولهای این دل جا کرده و روز به روز بیشتر و بیشتر میشه وقتی عاشق باشی همه چی رو معشوق می بینی و بس خوشا به سعادتتون که مشرف شدین
جاذبه نگاه حسین و عنایت عباس علی می ارزه به تمام جاذبه های گردشگری جهان
ممنونم استاد اگه لایق باشم حتما دعا می کنم

محمدرضا شنبه 20 اسفند‌ماه سال 1390 ساعت 12:11 ب.ظ http://mamreza.blogsky.com

مانـده ام بی تـو چرا باغـچه ام گـل دارد.
خوب دل منم کربلا می خواد!

مانده ام... بی تو چرا دل من آرام استــ؟
منم دلم کربلا میخواد
پس تو برای من و من برای تو دعا می کنیم نصیب هردو و تمام آرزومندان شود
چطوره؟

مذاب ها شنبه 20 اسفند‌ماه سال 1390 ساعت 02:26 ب.ظ http://mozabha.blogsky.com

سلام مریم عزیز...

تضرع هایت را خطاب به مولا خواندم ...
چه بگویم ؟ جز آنکه بگویمت مریم عزیز گاهی لازم نیست اینقدر به دنبال گمگشته ایی بگردیم که ایمان داریم ناظر بر ماست ، برای عاشق چه تفاوت دارد که معشوقش کجاست ؟ همینکه میداند هست و همینکه میداند در دلش جایی برای او هست ، بیقراری هایش رنگ قرار بخود می گیرند و عاشقانه هایش دلش را التیام میبخشد ، که مومن میشود به ایمانی که این باور را بجانش ریخته که او روزی از پس همه ی این دلتنگی ها سر میزند، همچون آفتابی که در غروب به غیبت رفته و در طلوعی در همه ی نگاه منتظرانش حضور می یابد... انشاالله.

عاشقانه هایت مقبول نظر بی دریغش باد.

سلام سپهر عزیز
وقتی تو حق مطلب را ادا کرده ای
وقتی سخنان دلم را تکمیل کرده ای من جایز است چیز دیگری بگویم؟
دعام کن برادرم
دعام کن قسمتم بشه برم و شش گوشه رو ببینم
ممنونم از حضور مهربانانه ات

محمدرضا شنبه 20 اسفند‌ماه سال 1390 ساعت 05:10 ب.ظ http://mamreza.blogsky.com

سلام.لیک شدید با افتخار

سلام
چه افتخار بزرگی
ممنونم

فریناز شنبه 20 اسفند‌ماه سال 1390 ساعت 05:16 ب.ظ http://delhayebarany.blogsky.com

چرای خیلی چیزا رو به این زودیا نمیفهمیم...

تو پاکی مریمی
حتی اگه جیغ قرمزم بکشی پاکی عزیزم
چرا آپ نمی کنی بانو
به روز شو

با حس بهار

حسی که دارم دنبالش می گردم این روزا

کدوم چیزا رو نفهمیدی خانوم گل
بگو من برات توضیح بدم
پاک؟ واللا وسواس که دارم اما بابا اینا میگن مریضیه این وسواست یا بهتره بگم میگن شیطانیه
شوخی کردم
پاکی لیاقت می خواد که من ندارم عزیز
جیغ قرمز؟ نه بابا من جیغ سفید هم بلد نیستم بکشم تو میگی قرمز؟!
نه بخدا من تا حالا جیغ نکشیدم
البته دلم میخواد برم یه جایی که هیشکی نباشه خیلی هم پرت باشه و جیغ بکشم البته داد بزنم و با خدا حرف بزنم
خانم گل اگه اجازه بدی آپ نکنم تا برای عید نزدیک سال نو به شرط حیات
باشه؟

بهنام شنبه 20 اسفند‌ماه سال 1390 ساعت 08:50 ب.ظ http://behnamradan19.blogfa.com

سلام اجیه گلم
خدا کنه همینجوری که پیداست دلت پاک باش باشه اجی .ماکه دعامون نمیگیره ولی نا امید نمیشم با تمام وجودم دعا میکنم قسمتت بشه
سلام ماهم برسون
منم به دعات خیلی نیاز دارم دعا کن عاقبت بخیر بشم
ممنون ک سر زدی
عشق فقط یک کلام...حسین(ع)

سلام بهنام جان!
دلم که پاک نیست اما امیدم به خداست
اینجوری نگو چرا دعات نمیگیره میدونم که دلت پاکه و خدا خیلی دوستت داره برای منم دعا کن برادر عزیزم
دعا کن قسمتم بشه برم برای همه تون دعا خواهم کرد
منم ممنونم که تو هم بهم سر زدی
عشق...عشق...عشق
یا حسین

جوجه اردک زشت یکشنبه 21 اسفند‌ماه سال 1390 ساعت 12:07 ق.ظ

سلام
امروز غروب رفتیم پیشواز گروهی از زائرین عراقی که از کربلا راه افتاده بودن سمت مشهد و زیارت آقا
دوتا پیرمرد 70 ساله باهاشون بود که با پادرد شدیدی اشک می ریخت و در وصف آقا به زبون عربی می خوند چه حس عجیبی بود وچه تند می رفتند جذبه آقا بود

سلام برادر پونه های اندیشه ام
منو یادت بود دیگه؟آره ؟ آره؟ آره؟
اصلا یاد من افتادی مگه نه؟ بخاطر این پستم!
یعنی میشه منم برم کربلا و برای دل شکسته حسین
برای دستان قلم شده عباس
برای جسم تکه تکه شده علی اکبر
برای گلوی پاره اصغر
برای پاهای تاول زده رقیه
برای...
گریه کنم؟
میشه داداش روح الله؟ شما یه چی بگین تروخدا
بگین حسرت به دل نمی میرم
بگین کربلاشو می بینم
بگین مریم میری کربلا و برای ما هم دعا می کنی
بگین دیگه داداشم
ای خدااااااااااااااااااای حسین

خاطره یکشنبه 21 اسفند‌ماه سال 1390 ساعت 12:27 ق.ظ

انقدرمهربانی که گویاسالهاست دلم باچشمانت اشناست...
_همه ی منظورم این بود که انشاا.به زودی خاک کربلارولمس کنی
_تولیاقتشوداری
_نگاه عاشقانه ی خدا مثل همیشه همراهت

خاطره هر جا میری به یاد من باش
اونور دنیا که میری به یاد من باش
- دعا کن قسمتم بشه و دیوونه تر از این بشم که هستم
- لیاقت ندارم اما دل که دارم
- ممنونم

فرداد یکشنبه 21 اسفند‌ماه سال 1390 ساعت 04:00 ب.ظ

دعواتون با فریناز بر سر پاکی جالب بود....
برای همه دعاهات الهی آمین...
و
سلام دایی جان.

تو را از دیرباز است که می شناسم
آن هنگام که فرشته تنهای دلم
فقط پنج سال داشت و تو
بر کودکانگی اش صبوری کردی
سلام دایی جانم
وقتی خانم پاک و مهربونی چون فرینازم هست من کی باشم
فدای مهربونیتون و صبرتون

دانیال دوشنبه 22 اسفند‌ماه سال 1390 ساعت 07:16 ب.ظ http://www.danyal.ir

کسی جز تو مهربانی را نمیشناسد ...
سلام خواهرم

چشمانت را که برویم میگشایی آفتاب برویم لبخند میزند
سلام داداشم

جوجه اردک زشت دوشنبه 22 اسفند‌ماه سال 1390 ساعت 11:10 ب.ظ

سلام
چه تلخ است بی خبری وسکوت
این بود قول بودن هرروزتان


در عبور کاروان نام شما برزبان جاری بود موقع برگشتنشان حتما تکرار خواهم کرد که سلام و دعای طلب را برسانند

سلام
دلیل نبودنم را عرض کردم خدمتتان برادرم!
سردردتان خوب شد؟
ممنونم که یادی از من کردید

ماه سلطان دوشنبه 22 اسفند‌ماه سال 1390 ساعت 11:39 ب.ظ

سلام
ازاین که به من سرزدی ممنونم
امیدوارم که به به آرزویت زیارت کربلا برسی

سلام مانای مهربونم
وای که چه ذوقی کردم وقتی نگاهتو اینجا خوندم
تو یه مادری عزیز دل
تروخدا برام دعا کن آرزوم فقط دیدن کربلاشه
الیاسینتان را ببوس از طرف من

سایه سه‌شنبه 23 اسفند‌ماه سال 1390 ساعت 12:28 ق.ظ http://shadowplay.blogsky.com/

چهار شنبه سوری خوش بگذره ..
شبت خوش و خوب بخوابی عزیز

پیشاپیش آغاز مانور جنگ جهانی سوم
و شبیه سازی انفجار های قاره ای
و آزمایش بمب های اتمی
بر تو مسئول ویژه برگزاری مراسم مبارک !

دعا کن خواب هلینا رو ببینم دعا کن
فدای مهربانی ات مهربان

طهورا سه‌شنبه 23 اسفند‌ماه سال 1390 ساعت 09:13 ق.ظ

اِ مریمی تو هنوز این جایی ؟
پاشو چمدونتو ببند ٬چیزی به رفتنت نمونده ها .
برا عمه تربت بیاری

وای عمه جونم
الهی من فدات بشم راست میگی؟
اگه برم براتون یه سوغتی بیارم که تا حالا کسی براتون نیاورده باشه
فقط شما لطف کن یه ادرس بده به من

مهرداد سه‌شنبه 23 اسفند‌ماه سال 1390 ساعت 02:31 ب.ظ http://kahkashan51.blogsky.com

توی این چهارشنبه سوری باید آنقدر از روی آتیش بپرم تا گونه هام از هرم آتش سرخ بشه تا کسی عرق شرممو و گونه های سرخ شده از خجالتمو نبینه بلکه آقا امام رضا ببخشه که سال رفت و نشد برم پابوسش...
سلام مریم اگه زیارت رفتی نایب الزیاره منم باش لطفا"...

سلام مهردادی
من اوایل عید سال نود مشهد بودم اما الانم دلم میخواد برم بلکه از اونجا برات کربلام امضا بشه
یعنی به نظر تو قسمت منم میشه برم آواره بی الحرمینش بشم؟
آره مهرداد؟
دعا کن برادرم! تو دلت پاکه دعا کن قسمتم بشه

ساغر سه‌شنبه 23 اسفند‌ماه سال 1390 ساعت 06:58 ب.ظ http://barantar-az-to.blog.com

سلام عزیزم
چهارشنبه سوری خوشبگذره

الهی من فدای ساغری خودم بشم
شماها کجا بودین امشب خانومی؟
وای که به ما خیلی خوش گذشت

سارا سه‌شنبه 23 اسفند‌ماه سال 1390 ساعت 07:50 ب.ظ http://sm19.blogfa.com

اگه فروردینی نیستی....احتمالا ابانی هستی! احساس میکنم
فدات شم

نه عزیز دل... نه فروردینم و نه آبان
من زاده ماه خودم هستم
حالا اگه گفتی چه ماهی؟

مادمازل شرور سه‌شنبه 23 اسفند‌ماه سال 1390 ساعت 10:39 ب.ظ

چهارشنبه سوریت مبارک

ئه؟ ئه؟ ئه؟
صبر کن ببینم اون کیه که داره رو آتیش می پره؟
آهان آره آره همین مادمازل شروره خودمونه
ای جان
سرخی تو از من
زردی من از تو
خوش گذشت؟
به من که نه زیاد جای داداش حسینم خیلی خالی بود

یک نفر از خویش دلگیر چهارشنبه 24 اسفند‌ماه سال 1390 ساعت 11:13 ق.ظ http://lamsetanhayiyemah.blogfa.com

لحظه هایتان سرشار از حضور ناب خدا .

از خویش دلگیر مباش که خدا در لحظه های نابت سرسار است

فریناز چهارشنبه 24 اسفند‌ماه سال 1390 ساعت 06:22 ب.ظ http://delhayebarany.blogsky.com

چند روزه میام اینجا ولی آپ نمیشه!

کجایی مریمی؟

چرا آپ نمی کنی این دنیای به اینقشنگی رو؟

منتظرتم بانو

چشم خانمی!
داشتم دنبال واژه هایم میدویدتا زندگی را به رخ دنیا بکشم
رسیدم به آنچه که خواهی خواند
فدای تو بشم من فرینازم دلم برات تنگ شده بود خانم گل

بابای مریمی چهارشنبه 24 اسفند‌ماه سال 1390 ساعت 07:11 ب.ظ

دخمل خانومی بابایی نمیخواد مطلب جدید بذاره بخوونیم و استفاده کنیم؟
چقدر تنبل شدی بابایی! چرا خانم گلم مطلب نمیذاری بخوونیم
از شیطنتهای دیشب مریم گلی بنویس
که کم مونده بود جزغاله بشی
از اون ترقه هایی که دزدکی مینداختیم جلو پات تا ترست بشکنه اما تو بیشتر ترسیدی
باشه مریمی؟
فدای دخمل گلی بابا بشم من

چشم بابا جانم
چشم عزیز مهربانم
داشتم می نوشتم اونچه که باید می نوشتم
اما بازم دلم آروم نشده
نمیدونم چرا شما دعا کنین بابایی

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد