خدا بزرگه!

خدا بزرگه!

حتی در دلتنگی ها اتفاقا خدا در آن لحظه ها بیشتر کنار ماست ناز می کند می پرستم چون ترا و دوست می داری مرا
خدا بزرگه!

خدا بزرگه!

حتی در دلتنگی ها اتفاقا خدا در آن لحظه ها بیشتر کنار ماست ناز می کند می پرستم چون ترا و دوست می داری مرا

به تو قشنگی خال تو صلوات هر دم و ساعتی

لب ما و قصۀ زلف تو، چه توّهمی چه حکایتی

تو و سر زدن به خیال، چه ترحمی چه سخاوتی

به نماز صبح و شبت سلام، به نور در نَسَبَت سلام

به خال کنج لبت سلام، که نشسته با چه ملاحتی

وسط «الست بربکم» شده ایم در نظر تو گم

دل ما پیاله لب تو خُم، زده ایم جام ولایتی

به جمال، وارث کوثری بخدا حسین مکرری

به روایتی خود حیدری چه شباهتی چه اصالتی

«بلغ العلی به کمال» تو «کشف الدجی به جمال» تو

به تو قشنگی خال تو صلوات هر دم و ساعتی

شده بر دو چشم تو در ازل یکی از شراب و یکی عسل

نظرت چه کرده در این غزل که چنین گرفته حلاوتی

تو که آینه تو که آیتی تو که آبروی عبادتی

تو که با دل همه راحتی تو قیام کن قیامتی

زد اگر کسی در خانه ات دل ماست که کرده بهانه ات

که به جستجوی نشانه ات ز سحر شنیده بشارتی

غزلم اگر تو بسازی ام و نی ام اگر تو بنوازی ام

به نسیم یاد تو راضی ام نه گلایه ای نه شکایتی

نه مرا نبین رصدم نکن و نظر به خوب و بدم کن

ز درت بیا و ردم نکن تو که از تبار کرامتی


پی نوشت1:شعر از غلام صرافان بود

پی نوشت 2:خوشا به سعادت آنهاییکه اهل سحرند و در قنوت نماز شبشان ناله کنان و با اشک الهی العفو می گویند و ذکر هر دم نیم شبشان "هذا مقام العائذ بک من النار یا رب" است و خوشتر آنهاییکه در قنوت نماز وترشان اللهم عجل لولیک الفرج گویند و به روی جمال همچو ماه یار لبخند می زنند

پی نوشت 3:من هم به بلاگ اسکای کوچ کردم البته قبلا آمده بودم اما از اونجاییکه با مدیریتش مشکل داشتم بازم برگشتم بلاگفا اما اونجا واقعاً کلافه شده بودم (به دلایل فنی و امنیتی و شخصی و ...) و بازم برگشتم بلاگ اسکای؛ حالام از تمامی دوستای بلاگ اسکاییم میخوام که برای اداره ی وبلاگم تو این محیط کمکم کنن ، مثلا الان با درج عکس تو پروفایلم مشکل دارم و میخوام یه عکس و نوشته هم زیرش بذارم و درجش کنم گوشه وبلاگم اما راستش نمی دونم چجوری؟! بازم سئوال دارم اما فعلا این اولی و مهمه س

نظرات 25 + ارسال نظر
فرداد دوشنبه 17 بهمن‌ماه سال 1390 ساعت 10:41 ق.ظ http://ghabe7.blogsky.com

خوش اومدی دایی جان
با گل مریمی بودن یه قلب می خواد که زود نایسته...پستت رو که خوندم کلی تو فکر رفتم...ادامه مطلب به اینجا کشوندم...امان از دست تو دختر...
شاد باشی و برقرار دایی جان.

اولین نجوایی که سکوت سرد دلم را شکافت...
سلام دایی جانم
قدم رنجه کردین
خوش‌امدین

مادمازل شرور دوشنبه 17 بهمن‌ماه سال 1390 ساعت 11:33 ق.ظ http://madmazelsharur.blogfa.com

به بـــــــــــه
مبارکه بازگشت دوباره به این خونه
ایشالا دیگه کوچ نکنی و به سلامت تو این خونه بمونی

سلام گل قشنگم
اول تا یادم نرفته بگم شرمنده ام عزیز بابت دیشب که نتونستم جوابتو بدم باور کن اون لحظه داشتم به اینجا اسباب کشی می کردم و سرم شلوغ بود خلاصه
در ضمن اینم بگم اگه نتونم اینجا بمون دیگه بر نمیگردم بلاگفا بلکه کلا از دنیای مجازی میرم

جوجه اردک زشت دوشنبه 17 بهمن‌ماه سال 1390 ساعت 08:54 ب.ظ

سلام خواهر بارانی
این روزها دارم عادت می کنم به شوکه شدن جغرافیای دلم تغیر جهت داده وحالا نمی دانم آفتاب از کدام سمت طلوع می کند
این جابجایی ها گاهی دلم را می کشاند تاسکوت.......
....
....
....
....
...

سلام برادر آسمانی
اینروزها و حتی شبها دلها آنقدر بیقرار و غمدار شده که دیگر باید به هر چیز غیر باوری باور کرد
اتفاقا خواستم بیامو از شما که استاد این حقیرید و پیشکسوت در بلاگفا هستید کوچ کردنم را اجازه بگیرم اما دلتان گفت سکوت کنم
چرا که غمگین تر از آنید که بخواهم سئوالی بپرسم
خلاصه این رفتنم را بر من ببخشایید

پیمان دوشنبه 17 بهمن‌ماه سال 1390 ساعت 10:32 ب.ظ

سلام، بسیار سپاس به خاطر بزرگواریتان. (جدی)
هر چند از کسانی که سن وسالی ازشان گذشته است چنین بزرگواریهای چیز بعید ی هم نیست.
شعر هم که میذاری!
آدرسم که بدون هماهنگی و اجازه عوض میکنی کلا دلت کتک میخواد هر چند که خواهر بزرگتری کتک نیازته.

هی میری میای چیکار کردی با خودت؟!!!
خداقوت_پیمان

پیماااااااااااان علیک سلام!
بخدا خیلی بدی ای درد دو ساعته بگیری برای کامنت گذاشتنت سن و سال چیه آخه مگه نمیدونی که خانوما به این موارد حساسن
من الان شیش سالمه
در ضمن ببخشین آقای غیب شده شما نبودی که ازتون اجازه بگیرم
در ضمن اون کلمه کتک رو نادیده میگیرم چون برادر کوچیکتر بیشتر دلش کتک میخواد
اینبار دیگه اینجا نتونم بمونم میرم کلا از دنیای مجازی

پیمان دوشنبه 17 بهمن‌ماه سال 1390 ساعت 10:48 ب.ظ

اه میری به به زبونم که داری تو مگه دست خودت که بری!
ما کتک خوردتیم ولی نرو. «مجبور نیستی بمانی ولی نر»
خداقوت_پیمان

گاهی رفتن بهتر از موندن اما با دلهره و دلشکستگیه
اما در هر حال فعلا هستم پیمان تا خدا چی بخواد
اینجا هم یه مدت بنویسم ببینم چی میشه
برام دعا کن

سایه سه‌شنبه 18 بهمن‌ماه سال 1390 ساعت 12:05 ب.ظ http://shadowplay.blogsky.com/

چه تغییراتی !..
می دونی خانومی تغییر کردن با خودش حس تازگی همراه میاره . امیدوارم این تغییر سرچشمه خوبی های بیشتر باشه

سلام سایه مهربانی ام
بله تغییرات خوبه به شرطی که ببیند آنکه منتظر دیدارش هستی
منم امیدوارم شما همیشه در خوبی و شادی به سر ببرید

فرداد سه‌شنبه 18 بهمن‌ماه سال 1390 ساعت 01:37 ب.ظ

خصوصی...
سلام دایی جان
الان ایملتو خوندم...بپرس چرا...ولی به پهنای صورتم اشک ریختم....و مامان بزرگ رو دعا کردم....خیلی دلم شکسته بود...عجب قوت دلی گرفتم.دستشونو می بوسم.
خدا هرچی می خوایی بهت بده دختر...تو جایزه دل دریاییت رو به زودی می گیری..خیلی خوبی گل مریمی.
خدا رو چه دیدی شاید یه روز با بچه اومدم و دست پخت خوشمزه مامان بزرگ رو خوردم...قدرشو بدون...اون اشکهاش می ارزه که به خاطرش جلوی غول هم بایستی...حرف چندتا دوروبری که ارزششو نداره...
به زودی یه بار هم از طرف من برو دستبوسش...
خوش به حالت مریم...قدر خودتو بدون....
یاعلی.

مشتاق سه‌شنبه 18 بهمن‌ماه سال 1390 ساعت 04:07 ب.ظ http://namazesobh.blogsky.com

سلام. کامنت شما رو در افسون غزل خوندم.. دیدم چقدر حسی شبیه به منه.. اخر من اولش گیج شده بودم که قصه چیه و از کامنتها میخواستم بفهمم و این وسط نوشته شما برام جالب بود چون انگار حرفای خودم بود .. باز اینجا هم که اومدم دیدم یه خبرایی هست.. خلاصه .جالب بود..بهر حال ..ضمنا از اینکه لطف دارید و نماز صبحتون قضا نمیشه..!!و میاین نماز صبح ممنونم...بازم شما.. موید باشید

سلام استاد
حضورتون افتخاریه برای من ممنونم که سر میزنین
من خیلی خوشحالم که نوشته ی این حقیر به حرفای دل شما نزدیکه هر چند دانایی پرگٌهر شما کجا علم ناچیز ما کجا؟
دعا کنید بتونم نماز صبحام رو به صورت ادا و سر وقت بخوونم دعا کنین بتونم دل امام زمانمو بدست بیارم
بازهم بسیار بسیار از حضورتان سپاسگزارم

شب های نقره ای سه‌شنبه 18 بهمن‌ماه سال 1390 ساعت 07:10 ب.ظ http://silvernights.blogsky.com/

سلام مریم جان
مبارک باشه خونه ی جدید و خوشگلت
من متوجه عکس نشدم یعنی تو پروفایلت بذاری؟ خب باید وارد تنظیمات کاربر بشی
اگه هم می خوای تو پست بذاری که عین همون بلاگفا ست فرقی نداره
اگه عکس توی قالب می خوای بذاری مثلن هدر یا بک گراندت رو تغییر بدی باید کدهای اچ تی ام التو دست کاری کنی
مثلن کد هدر (عکس بالای قالبت اینه )http://pichak.net/themes/32/08/image/pichak.jpg
تو قسمت پیکوفایلت یه عکس که دوست داری آپلود کن و آدرسشو بگیر جایگزین این کن اون بالا عکسو نشون می ده
موفق باشی

سلام ئاسو جان!
ممنونم عزیزم
بله میخوام بذارم تو پروفایلم
همه ی این کارا رو که گفتی انجام دادم خطا میده میگه نمیشه
یه عکس و یه متن زیر عکس میخوام بذارم
اما نمیشه

پیمان سه‌شنبه 18 بهمن‌ماه سال 1390 ساعت 07:56 ب.ظ http://saieroshan.mihanblog.com/

سلام، خوب سلامتی؟!
آهان اگر املا بلدی حالا بیا غلط املایی بگیر ، خارجی گذاشتم حالت جا بیاد.

راستی یکم از اون قدیم قدیما برامون بگو.
خداقوت_پیمان

گیریم که علیک خب که چی؟!
آی گفتی پیمان زود خودمو لو دادم راس میگی خواستم غلط املایی بگیرم اما دریغ از یه کلمه فارسی مه غلط نوشته باشی
از کدوم قدیم ندیما از دوران سرنگونی شاه خائن؟
یا از جنگ هشت ساله ی دفاع مقدس؟
فکر می کنی الان داد میزنم میگم سن من به اون دوران قد نمیده؟
نخیرم داداش کوچیکه
هر چی سئوال درباره ی اون دوران داری بپرس ببین چجور جواب میدم

دانیال سه‌شنبه 18 بهمن‌ماه سال 1390 ساعت 10:56 ب.ظ http://www.danyal.ir

سلام ؛ آمدنتان مبارک ...
خیلی خیلی به خانواده بلاگ اسکای صفا آوردید
عارضم که عکس درخواستی را باید با فتوشاپ کوچک کنید و به فرمت gif سیو کنید ، لازم به ذکر است حجم آن باید زیر 20 کیلوبایت باشد ؛ اگر موفق به انجام کار شدید که چه عالی ...
وگرنه عکس درخواستی را بدهید برایتان درست میکنم
مخلصت همان دانیال قدیم

سلام علیکم؛ به به ببین کی اینجاس؟!
جدی جدی صفا آوردم؟ کی بودم خودم خبر نداشتما واللا
برای عکس هم باید اینهمه کار انجام بدم؟ سخت نیست؟ من که برنامه فتو شاپ ندارم حالا نمیشه بیست کیلو نیم باشه؟
در ضمن مگه دانیالم قدیم جدید داریم؟
ما که تو تمام عمرمون یه دانیال میشناسیم اونم شمایی داداش دانیال
عکس رو چجور بفرستم براتون؟من هیچی بلد نیستم ای خدااااااااا

مهرداد چهارشنبه 19 بهمن‌ماه سال 1390 ساعت 08:31 ق.ظ http://kahkashan

سلام مریم
خوش آمدی به این سرابه جای اینهمه توضیح دادن اگه کمی وقت بذاری با سیستمت ور بری همه کاربرد ها برات امکانپذیر میشه...

سلام مهردادی!
ممنونم اما تو عادت منو نمیدونی یه چی تازه بخرم تا دل و روده شو در نیارم آروم نمیگیرم اینقدر باهاش ور میرم تا کار کردن باهاش برام بشه عادت اما این بار استثناً هر چی با این گزینه های اینجا ور رفتم هیچی دستگیرم نشد تازه کلی اعصابمم داغون شد

ثنائی فر چهارشنبه 19 بهمن‌ماه سال 1390 ساعت 02:36 ب.ظ

خانه نو مبارک
زیباست باز هم مبارک
سلام بر دختر مهربان
در این خانه هم چای مریم دم هست؟

سلااااااااااام خانم ثنا بانوی گل گلاب
پارسال دوست امسال آشنا بانو شما کجا اینجا کجا؟
واللا هنوز مشکل دارم با این خونه عزیزم
ولی خب باید بین کارتونا بگردم ببینم وسایلای چای و استکان و قوری و کتری و قندو... رو کجا گذاشتم تا براتون یه چایی دبش و خوشمزه و خوشرنگ دم کنم

سارا چهارشنبه 19 بهمن‌ماه سال 1390 ساعت 03:18 ب.ظ http://sm19.blogfa.com

سلام مریم جان
تو وبلاگ بلاگفا خوندم که داری میری ....ناراحت شدم و گفتم من که تازه با وبت اشنا شده بودم .......که دیدم نه گویا دامه ی مطلب هم حرفی واسه گفتن داره
خونه ی جدیدت رو تبریک میگم.

سلام سارا جان
نه بابا کجا برم خانومی! من اینجا حق آب و گل دارم و به قولی پیشکسوتم یه جله بود و یه دنیا حرف توی ادامه مطلب
ممنونم پس کو کادو؟

شب های نقره ای چهارشنبه 19 بهمن‌ماه سال 1390 ساعت 10:34 ب.ظ http://silvernights.blogsky.com/

خب باید حجم عکست 20 کیلو بایت بیشتر نباشه
و فرمتش هم gif باشه
یا باید توی فتو شاپ حجمشو کم کنی یا اینکه توی خود پیکوفایل فرمت و اندازه شو تغییر بدی عکسی که می خوای بذاری رو لینکشو برام بفرست من برات درستش می کنم برات می فرستم بذارش تو پروفایلت

سلام ئاسو جان
بله میدونم کلی کار داره و سخت ولی بالاخره باید بتونم ناجامش بدم ولی اگه مشکلی داشت به تو میگم
فعلا که زحمتشو دادم دادش دانیالم که اگه آماده بشه بذارمش
ممنونم که بفکرمی خانومی

جوجه اردک زشت چهارشنبه 19 بهمن‌ماه سال 1390 ساعت 11:18 ب.ظ

سلام خواهر اهل سحرم
آمدم برای عرض تبریک خسته اسباب کشی نباشید

سلام برادر نور و اندیشه ام
ممنونم
آی گفتین باور کنین از کت و کول افتادم هی بردار هی بذار هی ببر هی بیار ولی خب کم کم سقام!!! گرفتم
سقام به زبان مادری من یعنی سروسامون

ثنائی فر پنج‌شنبه 20 بهمن‌ماه سال 1390 ساعت 08:41 ق.ظ

باز هم بگو کم پیدائی
سلام خانمی حالت چطوره

تو هر چه پیداتر باشی باز در نظر من کم پیدایی
سلام بانو
خوبم اما کمی گرفته و دلشکسته همین

سارا پنج‌شنبه 20 بهمن‌ماه سال 1390 ساعت 06:43 ب.ظ http://sm19.blogfa.com

سلام
وای شرمنده عزیزم.اینقد عجله کردم و سریع اومدم که کادو رو فراموش کردم بیارم! میدونی مهم حضور ادماست[ایکون سارایی که واسه خودش پپسی باز کرده]

شوخی کردم عزیز دلم
خودت یه دسته گلی کادویی
همینگه حضور داری برام یه دنیا می ارزه عزیز دلم

میرزائی پنج‌شنبه 20 بهمن‌ماه سال 1390 ساعت 10:26 ب.ظ http://abasaleh.mahdiblog.com

حقیقتش من هم دلم میخواد بیام به blogsky چون مهدی بلاگ اصلا استاندارد نیست ولی مجبورم چون تازه رفتم تو رنج 3 گوگل.ولی خونه عوض کردن زیادی خوب نیست امیدوارم دیگه عوض نکنی چون من حال ندارم برم تو ویرایش پیوند های وبلاگم اصلاح کنم

سلام سید!
اول تا یادم نرفته بگم که عیدتون مبارک و التماس دعای خیر
دوم بگم منم وقتی اومدم وبلاگتون خواستم بگم محیط مدیریت وبلاگت یه جوریه اما خب رووم نشد در هر حال به قول خودت کلی رنج میبره تا بری یه جایی و عادت کنی و خلاصه تا اخت بشی کار میبره اما دیگه یا از اینجا نمیرم یا اگرم برم کلا از دنیای مجازی رخت بر می بندم
خلاصه یا باید عادت کنم یا ترک عادت که موجب مرض است

سحر جمعه 21 بهمن‌ماه سال 1390 ساعت 09:52 ق.ظ http://acnc.mihanblog.com/

اون خوشا به حال اونایی که اهل سحرند رو خوب اومدی ..
خونه نو مبارک ...
سلام خوبی ؟ عیدت مبارک ...کلی ثواب جمع کردیا ...

سلام سحری
منظورم اونایی ان که اهل نماز شب و نافله صبح و شب زنده داریه
البته برای دل خودم منظورم تویی خانومی
وگرنه من کجا و اهل زمزمه های سحر کجا؟
عید توام مبارک
اما ثواب چی جمع کردم؟نه بابا من اگه بتونم گناه نکنم ثوابش پیش کشم
دعام کن عزیز دل

مشتاق جمعه 21 بهمن‌ماه سال 1390 ساعت 12:14 ب.ظ http://namazesobh.blogsky.com

سلام. عیدتون مبارک.
یه مطلب جدید نوشتم. تشریف بیارین..

سلام استاد عزیز!
مشتاق خواند هستم و به زودی خواهم امد

سعیده جمعه 21 بهمن‌ماه سال 1390 ساعت 03:21 ب.ظ http://s73.blogsky.com

سلام مریم بانو
خوبی خانوم؟
قرار بود خصوصی بدی برام حال .... (فهمیدی که منظورمو)
بعد اینکه قدم رنجه فرمودین بانو
چشم و دل بلاگ اسکای روشن
خدا بهت رحم کرد که متوجه ادامه ی مطلب شدم والااااااااااا

سلااااااااااااااام سعیده جون خودم
تو خوبی؟ منم خوبم
واللا اگه منظورت اون سوتی وحشتناکم سر اون جریانه س که خیلی طولانیه باید برات تعریف کنم
اما اگه یه چی دیگه منظورته نگرفتم گیراییم ضعیفه چیکار کنم خو
قدم رنجه؟چشم بلاگ اسکای روشن وااااااااای که من چه ذوقی کردم سعیده از اینهمه تعریفت جدی میگم
والا چی خانومی اول کاری اینجوری استقبال شدم() برای بعدترینش خدا رحم کنه بهم

پیمان جمعه 21 بهمن‌ماه سال 1390 ساعت 10:08 ب.ظ http://saieroshan.mihanblog.com/

سلام، حالا ما باید تا عهد بوق این پستو بخونیم هر چی نظر نمیذاریم بلکم پست جدید بذاری انگار نه انگار.

خوب قبول سن وسالی ازت گذشته ولی دیگه ی پست چیه.؟!!
خداقوت_پیمان

سلام پیمان جان!
شبت بخیر داداش کوچیکه
در ضمن دارم می نویسم و هی پاک می کنمو هی پاره می کنم و هی باز می نویسم و هی همینجوری تا بلکم بتونم یه پست جدید بذارم اما چه کنم که نمیشود وان چیزی که میخوام
ای بر پدر هر چی سن و سال منه صلواتـــــــــ

میرزائی یکشنبه 23 بهمن‌ماه سال 1390 ساعت 01:50 ق.ظ http://abasaleh.mahdiblog.com

با پستی با عنوان خونین ترین هجده قدم دنیا به روزم و منتظر حضور و نظرتان

نگین شنبه 29 بهمن‌ماه سال 1390 ساعت 11:55 ق.ظ http://www.mininak.blogsky.com

به نظر من بلاگ اسکای بهتر از بقیه جاهاست . پرشین بلاگ هم خوبه البته ولی اینجا یه چیز دیگس مدیریتش خیلی هوای کاربراش و داره .
برعکس بلاگفا

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد